در سومین گزارش از مجموعه گزارش های “ندای دانش؛ پیام کاوش” به این چالش مهم رایج در سازمان های مردم نهاد پرداختیم: مدیریت کارآمد نیروهای داوطلب در سازمان های مردم نهاد 

چالش چیست؟

در طی سه سال گذشته و در خلال اجرای برنامه‌های مختلف در دنیای مجازی و همچنین واقعی، با چالش چگونگی تقسیم کار و سازماندهی نیروهای داوطلب، برای پیشبرد شایسته امور مواجه بوده‌ایم. نظر به اینکه هیچ‌گاه از بودجه کافی برای استخدام و به‌کارگیری نیروهای متخصص و حرفه‌ای، برای انجام کار مشخص برخوردار نبوده‌ و نیستیم، از این‌رو همواره تلاش شده تا از سرمایه انسانی داوطلب استفاده شود و چالش نیز از همین‌جا آغاز می‌شود. نیروها با توان و انگیزه‌های متفاوت و با تقدم و تاخر برنامه‌ریزی نشده و با درجات متفاوت از مسولیت‌پذیری، به جمع می‌پیوندند لذا تقسیم کار و واسپاری مسولیت به آنها همواره مساله‌ساز بوده است. این چالش هنگامی دوچندان گردید که علاوه بر مدیریت فضای مجازی و مدیریت برنامه‌های اجرایی شهر امیرکلا، مدتی است که کارگاه توسعه ایران، به‌عنوان یکی از زیرمجموعه‌های مومسسه اندیشه و پژوهش طرح هزاره پاسارگاد (اندیشگاه طه) نیز شروع به فعالیت نموده و همزمان با آن، برنامه‌ریزی برای توسعه روستای سفلی در استان فارس نیز در دستور کار آن قرار گرفته است.

 مجموعه روز به روز در حال گسترده شدن است و با توجه به مختصات برشماری شده پیرامون جنس و ماهیت فعالیت‌ها، انتظام‌بخشی به آن مبتنی بر «آموزه‌های نظری» و «دستاوردهای تجربی» اجتناب‌ناپذیر می‌نماید. پرسش این است که چنین مجموعه‌هایی از افراد چگونه باید سازماندهی گردند تا به کارآمدترین شکل بتوان به اهداف دست یافت؟

ادامه این گزارش در پیوند زیر قرار گرفته است: 

پیام دانش؛ ندای کاوش شماره 3

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *