نقطه آغازین چالش: 

روستای سفلی با جمعیت 1052 نفر در نزدیکی شهر خرامه و در استان فارس واقع شده است. همچون سایر روستاهای کشور، شیوه معیشت غالب این روستا نیز سالیان سال کشاورزی بوده است. آمارهای سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1390 نشان می هد که در حدودی نیمی از جمعیت فعال روستا، از طریق کشاورزی، جنگلداری و ماهیگیری روزگار می­گذرانند.   بحران خشکسالی و کمبود منابع آبی از یک سو و مدیریت ناصحیح و غیرعلمی منابع آبی محدود موجود از سوی دیگر، خواب آرام از چشم سفلاییان ربوده و این روستا را به لیست روستاهای بحرانی کشور افزوده است. روستای سفلی به رغم داشتن زندگی توأم با آرامش و رفاه نسبی در سال های نه چندان دور،  امروز با مسائلی چون بیکاری، مهاجرت ساکنان روستا و به ویژه جوانان، فقر شدید و مطلق اکثریت خانوارهای روستا در جدال است. با وجود این، همچنان روزنه هایی از امید در میان برخی اهالی روستا به چشم می خورد؛ برخی از روستاییان که در مقایسه با دیگران از امکانات مالی بهتری برخوردار بوده اند، توانسته اند از طریق دسترسی به تسهیلات دولتی یا تجهیز سرمایه اندکشان،  با راه اندازی کسب و کارهای جدیدی چون پرورش قارچ  و بلدرچین یا کشت گوجه فرنگی با روش آبیاری قطره ای، بر جبر محیط غلبه کنند. اما این عده بخش محدودی از جمعیت روستا را شامل می شوند. اکثریت روستاییان منابع مالی لازم برای ایجاد معیشت مکمل و در سطحی بالاتر معیشت جایگزین را ندارند.

مجموعه شرایط فوق، گروه همیاران توسعه روستا را برآن داشت که با هدف تامین مالی جهت ایجاد کسب و کارهای جدید، با تجمیع سه صندوق موجود در روستا یک صندوق به نام «صندوق کارافرینی» را راه اندازی نمایند. این گروه جهت تنظیم اساسنامه و تعریف قواعد صندوق، جذب سرمایه گذار و …  تاکنون چند نشست را با حضور اعضای صندوق برگزار کرده است. 

ایجاد صندوق کارآفرینی روستای سفلی در ذیل موضوع تأمین اعتبارات خرد قرار می گیرد ؛ راهکاری جهت از بین بردن فقر که نخستین بار توسط محمد یونس و با تأسیس گرامین بانک در کشور بنگلادش به آزمون گذاشته شد.  این بانک در سال 1976 با چهل و دو نفر از روستاییان و با سرمایه ای اندک کار خود را آغاز کرد. ارزیابی ها نشان می دهد سهام گرامین بانک، پس از گذشت نزدیک به سی سال از فعالیتش، در سال 1997 در حدود  260 میلیون دلار بوده است و بیش از 3/2 میلیون نفر عضو داشت. مدل گرامین بانک امروزه به عنوان موثرترین و فراگیرترین روش مبارزه با فقر در جهان از سوی سازمان ملل شناخته شده است به طوری که این سازمان، سال 2005 را به عنوان سال بین المللی اعتبارات خرد نامگذاری کرد و حمایت های گسترده ای از طرح های مبتنی بر این مدل در کشورهای جهان سوم ارائه داد. تأکید بر آموزش پس از اعطای وام، تشکیل گروههای وام گیرندگان، اعطای سهام بانک به وام گیرندگان و اهمیت فراوان به زنان از جمله عوامل موفقیت گرامین بانک بود. 

علی رغم نتایج مثبتی که اجرای مدل گرامین بانک در ایجاد اشتغال و فقرزدایی در کشورهایی چون مالزی، هندوستان، نپال و کشور آفریقایی بنین به بار آورده است، این مدل در معرض انتقاداتی نیز قرار گرفته است. به طور مثال، برخی از جمله  میلفورد بِیتمن ایده اعتبارات خرد را ایده ای شکست خورده می دانند. بِیتمن نشانۀ شکست اعتباراتِ‌خُرد را در این می داند که افراد کم‌بضاعت دیگر از وام‌های خرد برای سرمایه‌گذاری در بنگاه‌های درآمدزا استفاده نمی‌کنند، بلکه از اعتباراتِ‌خُرد صرفاً در جهت اطمینان خاطر از تأمین زندگیِ روزمره‌شان استفاده می‌کنند. در عمل، آن‌ها بیش از پیش خرده‌وام‌های بزرگ‌تر و بزرگ‌تری می‌گیرند تا صرفاً زنده بمانند و گذران زندگی کنند و در اغلب اوقات تعداد این وام‌ها بیش از یک عدد است. در برخی موارد، آن‌ها خرده‌وام‌های جدید را صرفاً برای بازپرداخت اقساطِ وام‌های قبلی می‌گیرند. در نتیجه، بدهکاری شدید فردی در کشورهایِ در حال توسعه، که شمارشان هم در حال افزایش است، رفته رفته به سطوح تکان‌دهنده‌ای رسیده است. در نظر ِ بِیتمن، صنعت جهانیِ اعتباراتِ‌خُرد برای انبوه مشتریانش به جز گرفتار کردن آن‌ها در ورطۀ بدهی‌های سنگین و فقرِ چاره ناپذیر، دستاوردی نداشته است. شاید این وضعیت، مقصود اصلی و ابتداییِ مروجین اعتباراتِ‌خُرد نبوده باشد، اما به هر حال، این چیزی است که اتفاق افتاده است. ِیتمن علت شکست اعتباراتِ‌خُرد را در واقع بر اصول مفروضه ای دور از دسترس و غلط می داند که این ایده بر آنها مبتنی است؛ از جمله این فرض غلط که افراد کم‌بضاعت، به ویژه زنان، می‌توانند به راحتی یک بنگاهِ خردِ غیررسمی ایجاد کنند تا بدین طریق اقلام ساده یا خدمات را به دیگر افراد کم‌بضاعت در همان جامعه بفروشند. بِیتمن  معتقد است یونس راجع به این مسئله دچار اشتباه بزرگی شده بود و او را قربانی توهمی در تاریخ اقتصاد می داند که مدت‌ها پیش نادرستی‌اش اثبات شده بود؛ چیزی که به «قوانین سِی» مشهور بود. این همان ایدۀ نادرستی است که می‌گوید «عرضه، تقاضای مختص به خودش را به وجود می‌آورد». همانطور که آلیس آمسدِن، اقتصاددان سیاسیِ فقید تشریح می‌کند، مشکل کشورهای در حال توسعه تأمین اقلام ساده‌ای نیست که فقرا برای زنده ماندن به آن‌ها احتیاج دارند. در عوض مشکل این کشورها فقدان مطلق تقاضای محلی، یا قدرت خریدی است که درواقع برای خرید اقلام مورد نیاز لازم است.

اشارات فوق واحد پژوهش کارگاه توسعه ایران را بر آن داشت پیش از اجرای طرح صندوق کارآفرینی در روستا، ضمن بررسی جوانب موضوع تأمین اعتبارات خرد، احتیاط های ضروری جهت اجرای موفق آن را رصد کند. با توجه به تجربه اجرای طرح در مناطق مختلف کشور به ویژه مناطق روستایی، به نظر می رسد یکی از روش ها، بهره گیری از این تجربیات موجود باشد. از اینرو، ضمن کسب نظر اساتید و کارشناسان این حوزه، سعی کردیم با طرح این موضوع در گروه تلگرامی شورای همیاران توسعه محلی که متشکل از سمن­ها و گروههای فعال در زمینه توسعه محلی است، درس آموخته هایشان در این موضوع را شناسایی کنیم و از این طریق بتوانیم به مدل مناسب و کارآمدتری جهت تأمین اعتبارات خرد دست یابیم.

ادامه این گزارش را در پیوند زیر بخوانید: 

پیام دانش؛ ندای کاوش شماره 4

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *