پس از انتخاب بایدن و ناظر به شعار انتخاباتی اش مبنی بر بازگشت به برجام، احتمال احیای برجام قوت گرفت.
دلایل احتمال احیای برجام را میتوان چنین برشمرد:
نگرانی آمریکا از کوتاه شدن زمان گریز هسته ای ایران به سمت بمب هسته ای
نگرانی ایران از بازگشت قطعنامه های شورای امنیت و قرار گرفتن در زیر فصل هفت و تشدید شرایط حاد اقتصادی
اما احیای برجام بخاطر نقاط قوت و ضعفی که داشت براحتی امکان پذیر نبود.
نقاط قوت برجام
1- لغو تحریم های مرتبط با فعالیت های هسته ای ایران در سازمان ملل و شورای امنیت بخصوص فصل هفت منشور سازمان ملل و رفع سایه جنگ
2- عدم اجازه به عضو خاطی یعنی امریکا در بازگرداندن تحریم ها مثل تلاش برای لغو قرارداد های تسلیحاتی
3- ایجاد ترک در اجماع جهانی علیه ایران
نقاط ضعف برجام
1- عدم ضمانت اجرایی انجام تعهدات طرفین. باز بودن راه های بهانه جویی برای عدم انجام تعهدات
2- عدم پایداری و یا پیوستگی زمانی در انجام تعهدات طرفین
3- باقی ماندن مشکلات مبارزه با پول شویی و اعتبارات بانکی که عملا رفع تحریم را مشکل دار میکرد
لذا نه میشود کنارش گذاشت نه میتوان از آن درست بهره برداری کرد.
اگر قرار بر احیای برجام بود بهترین فرصت از زمان روی کار آمدن بایدن تا انتهای دولت روحانی بود . چرا که تیم وزیر امور خارجه وقت پایه گذار برجام در زمان معاونت بایدن در دوره اوباما بود . اما چرا اون زمان احیا نشد؟:
1- تعلل بایدن در بازگشت بدون قید و شرط به برجام و مطرح کردن بر جام پلاس یعنی توافق محکم تر و طولانی تر
2-تصویب قانون کاتسا در کنگره توسط دولت ترامپ(قانون مقابله با دشمنان آمریکا از طریق تحریمها) Countering America’s Adversaries Through Sanctions Act (H.R. 3364)
3- تصویب قوانین ضد برجامی در مجلس از جمله قطع دسترسی دوربین های آژانس بین المللی انرژی اتمی به فعالیت های هسته ای ایران و شرط لغو کلیه تحریم ها
4-کاهش تعهدات برجامی ایران از جمله افزایش ذخایر اورانیوم غنی شده و غنی سازی 20% و %60 و تولید اورانیوم غنی شده فلزی و …
5- فعالیت های ضد برجامی اسرائیل از جمله ترور شهید فخری زاده و انفجار در سوله تولید سانتریفیوژها و …
با روی کار آمدن دولت رئیسی اگرجه برجام حفظ شد ولی تیم مذاکره کننده با دیدگاهی متفاوت وارد مذاکرات شد. تیم جدید برخلاف تیم قدیم که نگاه توسعه ای داشت و بدنبال تحقق آن در قالب گفتمان بود نگاه امنیتی به برجام دارد و بقای نظام و حفظ تمامیت ارضی ایران را مقدم میداند. لذا این نگاه باعث شده استراتژی پر ریسکی در مذاکرات اتخاذ نماید مثل درخواست حداکثری با کمترین امتیاز دهی به طرف مقابل. از عواقب این استراتژی طولانی شدن مدت مذاکرات و کاهش رسیدن به توافق در مقایسه با دوره قبل است.
با عنایت به شرایط بوجود آمده چند سناریو قابل پیش بینی است:
1-بازگشت بی قید و شرط به برجام که احتمالش خیلی ضعیف است.
2- توافق حداقلی مثل حفظ اورانیوم های غنی شده در داخل ایران حتی در یکی از سفارت خانه خارجی که اینهم احتمال اش کم است چون ایران در قبالش باید امتیاز دهد
3- طولانی شدن مذاکرات و حفظ شرایط موجود که این احتمال اش زیاد است و میتواند به ضرر طرفین باشد
4-توافق کوتاه مدت و برای اخذ امتیاز کمتر در قبال واگذاری امتیاز کمتر .
5- رفتن ایران به سمت کمترین زمان گریز هسته ای با پتانسیل ساخت بمب هسته ای. اگر چنین سناریو ایی اتفاق بیافتد تمام معادلات منطقه ای بهم میخورد و اوضاع قابل پیش بینی نیست. بنظر میرسد این سناریو هم احتمالش ضعیف است.
شاید در شرایط موجود بهترین سناریو شماره 4 باشد چون میتواند ضعف های برجام را پوشش داده و بطور موقت و محدود تحریم ها برداشته شوند و شرایطی فراهم شود برای اعتمادسازی و مصالحه بین طرفین و فراهم نمودن شرایط مساعد برای مذاکرات کلی و اساسی و بلندمدت.
ادامه این تحلیل را در فایل پیوست بخوانید:
احتمال_احیای_برجام_در_دولت_حجت_الاسلام_رئیسی