اینکه کرونا دست ساز است یا واکنش طبیعت؛ اینکه حاصل مداخله انسان است برای کاستن از میزان جمعیت جهان یا مداخله دولت ها برای دست یابی به موقعیت برتر درعرصه جهانی؛ و یا اینکه اعتراض طبیعت است به دست اندازیهای بشری، هر کدام باشد، مجموعه انسانها و نخبگان را وادار به اندیشیدن درباره چیستی و چرایی این پدیده کرده است و آنکه در برابر آن چه باید کرد؟
اوقات فراغت حاصل آمده از دوران قرنطینه کرونایی این فرصت را در اختیار بسیاری قرار داده است تا به عمق و گستره این پدیده و آثار شیوع آن بیندیشند و جالب اینکه به همان سرعت سرایت ویروس کرونا واژه “پساکرونا” نیز ساخته و عمومیت یافته است.
نمیدانیم آیا در دوران اپیدمیها و پاندمیهای مثلا وبا و طاعون در قرون گذشته این چنین بوده است یا نه؛ اما اکنون به همان میزان کرونا، درباره پساکرونا اندیشیده و گفتگو می شود.
بخش فنی و پزشکی موضوع آن چیزی است که متخصصان پزشکی و اپیدمیولوژی در صدد پی بردن به آنند و بخش پیامدهای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی هم سهم بخش اندیشمندان حوزه علوم انسانی و اجتماعی است.
بخش فنی هر چه دیرتر به نتیجه برسد پیامدهای اجتماعی و فرهنگی کرونا آثار گسترده تر و عمیق تری برجا می گذارد و کار اندیشمندان علوم اجتماعی را بیشتر می کند. این نوشته بنا دارد به این بخش پیامدهای اجتماعی بپردازد.
مقاله کرونا و پساکرونا را در پیوند زیر بخوانید: