منابع ملی و انتخابات ریاست جمهوری ۲

نام کارگروه: توسعه و منابع ملی
رئیس كارگروه: آقای عبدالرسول دیوسالار
شماره جلسه: ۷۹
تاریخ برگزاری: ۹۲/۳/۱۱
محل برگزاری: اندیشگاه طرح توسعه هزاره
مدت زمان: ۲ ساعت و ۱۵ دقیقه
حاضرین (به ترتیب الفبا): مهندس هومن ابوترابی، دکترعلی اسدی، دکترغلامرضا حداد، عبدالرسول دیوسالار، دکتر مهرداد ناظری، ابوالفضل نوری، دکتر مهدی نوری، دكتر موسی‌پور
غائبین: مهندس فیروز بالكانی، دكتر محمود فرهادی‌نیا
میهمانان: دکتر برارپور، دکتر نویدی، دکتر هنرپور
تنظیم‌کننده: سمیه میربراتی
عنوان: منابع ملی و انتخابات ریاست جمهوری ۲
واژه های کلیدی: شبه دموکراسی، اتلاف منابع
دستوركارجلسه:
 در این نشست و در ادامه جلسه قبل آقای دکتر حداد، به ارائه مطالب خود پیرامون موضوع منابع ملی و انتخابات ریاست جمهوری پرداختند، که توسط اعضا مورد نقد و بررسی قرار گرفت. در ادامه جلسه مباحثی در پاسخ به این سوال اساسی که انتخابات چه کارکردهایی برای مدیریت منابع ملی ایران دارد مطرح گردید و در پایان سه پاسخ محتمل برای آن بیان گردید.

مشروح جلسه:
پرسش: در نظام هایی که درگیر فراوانی منابع هستند، چه ارتباطی میان انتخابات، دموکراسی و توسعه وجود دارد؟ برخی جوامع با پدیده فراوانی منابع روبه رو هستند که در آنها دولت های رانتیر یا دولت هایی که در اقتصاد به نفرین منابع مبتلا هستند، ایجاد می¬شوند. دولت های رانتیر که رانتریزم در آنها رایج است و نه دولت هایی که لزوماً ویژگیهای دولت های رانتیر را دارند، جز دولت های غارتگر منابع محسوب می شوند. دولت های غارتگر منابع دولت هایی دولت های هستند که رانتریزم در آنها رایج است. به همین دلیل به هیچ عنوان دارای ساخت دوسویه قدرت نیستند. اینگونه دولت ها دارای ساخت یک سویه قدرت و اقتدارگرایی و یا دارای ساخت دوسویه سوری هستند. دولت هایی که دارای ساخت یک سویه هستند و در آنها بازی و نمایش دموکراسی در حداقل ممکن است نسبت به سایر دولت ها، سطح بسیار بالایی از کارآمدی را دارند. دولت هایی که رانتریزم در آنها رایج است و ساخت دوسویه سوری دارند نظیر ایران، نسبت به دولت های دیگر از سطح کارآمدی، حاکمیت قانون و قدرت بوروکراتیک کمتری برخوردارند.
 زمانی که دولت های رانتیر بازی دموکراسی دارند، با یک پارادوکس بسیار جدی مواجه هستند. از طرفی به جامعه نیاز ندارند زیرا بقاء و درآمد خود را از جای دیگر کسب می کنند. اما ساماندهی سوری دموکراسی آنها را وادار می کند که بخش عمده ای از منابع و رانت را برای خرید رضایت یا جلب حمایت بخشی از نخبگان خارج از طبقه حاکمیت یا طبقه متوسط هزینه کنند. در این فرایند با توجه به گسترش ارتباطات و رسانه ها، شرایط به سمتی رفته است که بخش عمده ای از منابع برای ساماندهی به این نمایش یا مهندسی نتایج انتخابات و یا محدود سازی حقوقی مناصب دموکراتیک صرف می شود. توسعه به معنای بهینه سازی و تخصیص منابع و بهبود وضعیت موجود است. در چنین وضعیتی که منابع می توانند به جای دیگر اختصاص داده شوند، تنها برای ساماندهی یک شکل سوری از ساخت دوسویه قدرت تخصیص داده می شوند.
پرسش چهارم: تطبیق مباحث نظری ذکر شده با وضعیت امروز ایران. در بررسی این موضوع چند فرض وجود دارد. انتخابات براساس آنچه در مباحث نظری بیان شد به گونه ای اتلاف منابع است. با حذف سلایق و جریان های دگراندیش، منابع انسانی تلف می شوند. جریان ها، اندیشه ها و گروه هایی از منابع انسانی که می توانند مفید باشند، در این انتخابات حذف می شوند که نوعی اتلاف منابع است. با برخورد سلبی و نظارت های فراقانونی که منجر به کاهش مشارکت سیاسی می شوند، در واقع سرمایه اجتماعی اتلاف می شود. و با فرمایشی کردن مقوله انتخابات و تحریف دموکراسی، منافع حاصل از دموکراسی یا منافع حاصل از تخصیص دموکراتیک منابع هدر می شود. دموکراسی سودمندی و مزایایی دارد که بخش عمده ای از دولت ها به آن گرایش دارند. با محدود شدن مناصب انتخابی در سطح حقوق اساسی و در سطح تفاسیری که صاحبان قدرت از حقوق اولیه دارند، مناصب انتخابی محدود می شود. در نتیجه عملاً نقش خاص حضور و آرای مردم در تغییر سیاست ها بی تاثیر است. موضوع دیگر اینکه در این انتخابات، هیچ کدام از کاندیداها با هدف توسعه پا به میدان نگذاشته اند. حداکثر شعارهای آنها بهبود وضعیت موجود با نگاه های میان مدت است. با این شواهد برگزاری انتخابات اتلاف منابع است.
دیوسالار: قبل از ورود به بحث طرح چند سوال ضروری به نظر می رسد:
انتخابات در ایران چگونه تحت تاثیر پویایی ها و مسائل منابع ملی قرار می گیرد؟ بخشی از این سوال به این موضوع می پردازد که انتخابات در کشورهایی با فراوانی منابع، چه الگوها و شرایطی می یابد. بخش دوم این سوال بررسی ویژه این مساله در ایران است. در واقع فراوانی منابع در ایران چگونه روند انتخابات را متاثر می کند و این تاثیرگذاری چگونه صورت می گیرد.
-شیوه های بهره برداری و به کارگیری منابع در انتخابات ایران چه تاثیراتی بر ساختار و ترکیب منابع می گذارد. بدین معنی که الگوها و شیوه هایی که کاندیداها از منابع در راستای انتخابات بهره برداری و استفاده می کنند، چه تاثیرات ساختاری و نهادی بر ترکیب منابع دارد.
به نظر برای پاسخگویی به این سوالات باید شاخص هایی طراحی کرد.. این شاخص ها منبع محور هستند و می توانند جریان و فضای انتخابات را به کمک منابع تحلیل کنند.
۱-شاخص دسترسی کاندیداها به منابع: وضعیت و میزان دسترسی آنها به منابع، خروجی و عملکرد آنها را تا حدی مشخص می سازد.
۲-وضعیت توزیع منابع در میان کاندیداها: تفاوت دسترسی و توزیع منابع میان کاندیدهای مختلف وجود دارد. ممکن است اینگونه نمود داده شود که منابع به طور مساوی میان کاندیداها توزیع شده است، ولی الزاماً اینگونه نیست و هر کاندیدایی قطعاً دسترسی به منابع توزیع شده و البته مورد نیازش را ندارد.
۳-ساختار و ترکیب منابع
۴-شیوه بهره برداری از منابع توسط کاندیداها

مشروح مذاکرات:
– سه حالت باید در نظر گرفته شود. حالت اول وجود دموکراسی که در آن به طور بهینه از منابع استفاده می شود و انتخابات نیز جزئی از این رکن است. قطب دیگر، حکومت اقتدارگرا مانند عربستان. کشور ایران قطب میانی این دو حالت است. حال سوال این است که اگر بخواهیم به سر یکی از این دو قطب گرایش یابیم کدام منطقی تر است؟ شرایط موجود ما را به کدام یک نزدیک تر می کند. پیامد مباحث این است که انتخابات تنها اتلاف منابع است و از آنجا که اتلاف منابع مضر است و منطقا توسعه نمی¬آفریند بنابراین برگزاری انتخابات کمکی به توسعه در ایران نمی کند. ( دکتر اسدی)
-به جوانب منفی انتخابات اشاره نمودید بنده نیز قبول دارم که هزینه های انتخاباتی تاسف بار است. حال سوال این است که آیا جوانب مثبتی نیز دارد. مبانی فلسفی انتخابات نایلستیک است و توسعه برای آن اولویت نیست. ممکن است به تبع شرایط مختلف، ارزش ابزاری بیابد. بنده ادعا نمی کنم که اگر انتخابات از ایران حذف شود شرایط بدتر می شود، اما حداقل ادعایی که می توان با شواهد علمی آکادمیک نمود این است که، با توجه به وضعیت های دیگری که قیاس نمودید، نمی توان درباره وضعیتی که در ایران حاکم است قیاس کرد. (ابوالفضل نوری)
– بازی دموکراسی در ایران امروز را با گذشته آن قیاس کنیم. اینکه ایران در چهار دوره انتخابات ریاست جمهوری گذشته چه روندی را طی کرده است، و این بازی تا چه اندازه توانسته حداقل ها را فراهم کند. فرض بر این است که بودن آن بهتر از نبودنش است حال بودن امروز آن چه میزان از بودن چهار سال پیش آن بهتر است. چگونه می توان توجیه کرد که اکنون بهتر از گذشته است. ( دکتر حداد)
– پروسه انتخابات با فهم عمومی جامعه از دموکراسی تفاوت می کند. در جامعه کنونی حذف انتخابات ممکن نیست، زیرا تقاضایی برای آن وجود دارد. تجربه مدنی جامعه خواست ها و انرژی را وارد جامعه می کند، که ساخت یکپارچه قدرت نمی تواند درباره آن انعطاف داشته باشد. تحقق دموکراسی در درازمدت صورت می گیرد. انتخابات یک تمرین اجتماعی است که منجر به رشد می شود و دستاوردهایی را نیز به همراه دارد. ( دکتر اسدی)  
– تقسیم بندی میان نوع منابع باید صورت گیرد. با در نظرداشتن منابع مادی، انتخابات اتلاف منابع است. اما اگر قسمتی از منابع را، منابع انسانی و سرمایه انسانی بدانیم و یکی از فاکتورهای سرمایه انسانی را فرهنگ بدانیم و با قبول این پیش فرض که دموکراسی نیازمند تمرین دموکراسی است، این سوال قابل طرح است که آیا این نوع انتخابات تمرین دموکراسی است و در نهایت منجر به ارتقاء فرهنگ به آن فرهنگی خواهد شد که برای داشتن دموکراسی واقعی لازم است. اگر از انتها بنگریم ممکن است انتخابات سرمایه انسانی را ارتقا دهد و آن سرمایه انسانی در آینده، در بلندمدت منجر به بهینه تر کردن منابع مادی نیز شود. ( مهندس ابوترابی)
– انتخابات سرمایه اجتماعی را نیز اتلاف می کند. مشق دموکراسی زمانی است که نخبگان توسعه گرای دموکرات سرکار هستند و بخش های مختلف جامعه بازی دموکراسی را نمی دانند. مشق دموکراسی برای اقوام، اقلیت ها، طبقات فرودست و مناطق دورافتاده است تا بتوانند دیگران را تحمل کنند و حق اکثریت را بپذیرند. زمانی که انتخاباتی با هدف ضایع کردن مشارکت حداکثری برگزار می شود اصولاً مشق دموکراسی نیست. دموکراسی باعث ایجاد و بهینه سازی سرمایه اجتماعی به عنوان یک منبع می شود ولی وضعیت امروز دموکراسی، سرمایه اجتماعی را ضایع می کند. (دکتر حداد) 
– انتخابات به عنوان یک امر واقع اتفاق می افتد و باید بپذیریم که واقعیت وجودی آن را نمی- توان از جامعه حذف کرد. حال اگر این امر واقع را با رویکرد منابع ارزیابی و بررسی کنیم، چه نتیجه ای به دست می آید. در نهایت در یک گزارش ویژه چه تجویزی را می توان به سازمان های مربوطه ارائه کرد. ( دیوسالار)
– یکی از کارکردهای انتخابات این است که الگوی دولت-ملت را در تخصیص منابع تغییر دهد. هر یک از کاندیداها برای جمع آوری آرای¬شان باید به یک سری از مطالبات مردم پاسخ دهند و در دو سطح رضایت و مطلوبیت کار کنند. حتی برگزاری انتخابات نمادین نیز ساختار تخصیص منابع در بحث دولت-ملت را دستخوش تغییر قرار می دهد. (دیوسالار)
– در کشور ما روند رو به رشدی در حوزه تولید علم وجود دارد. این علم ملزم به تولید فن و تبدیل فن به ثروت نمی شود. حال اگر بگوییم به دلیل اینکه علم به فن و ثروت تبدیل نمی شود، بنابراین تولید علم را کنار بگذاریم اشتباه است. در حوزه دموکراسی نیز اینگونه است. شاید از طریق شبه دموکراسی با اتلاف منابع روبه رو شویم، اما اگرکنارزدن دموکراسی یا انتخاب یک دولت توسعه گرا منهای دموکراسی را یک راه حل برای رسیدن به توسعه بدانیم، آنگاه نگاهی خطی به صورت مسئله است. در فرآیند حل مسئله متغیرهای دیگری را نیز باید مدنظر قرار داد. ( دکتر برارپور)
– ما هیچ گاه نمی توانیم دولت توسعه گرا را انتخاب کنیم. دولت توسعه گرا خود را به ما تحمیل می کند. مطالعات نشان می دهد دولت های توسعه گرا، انتخابی نبوده و با کودتا سرکار آمده- اند. بنده از نظریه دولت توسعه گرا حمایت نمی کنم و اتفاقاً براساس شاخص ها طرفدار دموکراسی هستم ولی آنچه امروز رخ می دهد را نقد می کنم، زیرا تنها اتلاف منابع است و نه تنها رو به توسعه نیست بلکه دموکراسی را نیز به تعویق می اندازد. (دکتر حداد) 
– همه حکومت ها اعم از دموکراتیک و استبدادی معتقد به دموکراسی هستند. حال باید تعریف دموکراسی مشخص شود. نوع و محتوای دموکراسی تعیین گردد. مشروعیت دموکراسی در دنیا زیرسوال است. ساختارهای سیاسی در دنیا با بحران مشروعیت روبه رو هستند. در بخشی از مردم جهان تفکر و ایده ای وجود دارد که ذات و ماهیت این نوع دموکراسی را زیر سوال می- برد. بنابراین برای عینی شدن بحث، هویت و محتوای دموکراسی باید مشخص شود. اینکه تکلیف یک حکومت دموکراتیک با محیط زیست، اقلیت ها، قومیت ها و پاره فرهنگ ها چیست؟ ( دکتر ناظری)
– در کشورهایی که ساختار از بالا به پائین دارند و به نوعی ایدئولوژیک هستند، احتمالاً اتلاف منابع وجود دارد و وجود یا عدم وجود انتخابات تفاوتی نمی کند. در سالهای اخیر با توجه به افزایش درآمد منابع نفتی ایران، اتلاف منابع نیز بیشتر شده است. زیرا دولتی که استراتژی برنامه ریزی برای استفاده صحیح از منابع در راستای توسعه ندارد، مجبور به اتلاف منابع است و منابع را به سمت واردات بی رویه کالاهای مصرفی خواهد برد. انتخابات از جنبه ای اتلاف منابع است. اما عدم وجود انتخابات، ما را با بحران تمرکز قدرت روبه رو می سازد. حتی در جامعه ای که انتصابات صورت می گیرد جابه جایی قدرت مفید است. انتخابات تنها فرصت برای مردم است تا یک نظام را به پاسخگویی وادار کنند. (دکتر ناظری)
– مولفه دیگری که باید درنظر گرفته شود این است که انتخابات و یک جریان سیاسی چگونه به بازتولید منابع کمک می کند و حتی ممکن است منابع جدیدی نیز ایجاد کند. این تغییر و چرخش در نخبگان می تواند به بازتولید منابع کمک کند. (دکتر ناظری)
– به عقیده شما انتخابات دموکراسی نیست بلکه بازی دموکراسی است و این بازی سیاسی باعث اتلاف منابع است و همچنین در درازمدت در خلاف جهت دموکراسی است. پذیرش این گزاره و آوردن شواهدی که این امر را تائید کند، چه خروجی خواهد داشت؟ از درون این گزاره توصیفی، چه گزاره های هنجاری دیگری بیرون می آید. بازی دموکراسی وجود دارد و ما نمی- توانیم آن را تغییر دهیم. آیا تغییر این سوال به سوال های دیگر بهتر نیست؟ به طور مثال، بازی دموکراسی به چه سمتی مدیریت شود؟ اینکه آیا رای دادن به تخصیص منابع کمک می کند و  یا رای ندادن مفیدتر است؟ ( دکتر موسی پور)
– آنچه در مباحث نظری به آن اشاره شد فلسفه تبیین است. تبیین هیچ رسالتی ندارد که از درون آن توصیه استخراج شود. زمانی که بنده می گویم این انتخابات روبه دموکراسی نیست و در جهت معکوس است. به سمت گزاره های هنجاری می رود و شما باید تصمیم بگیرید که با این فرآیند همراه شوید، در مقابل آن بایستید و یا از آن کناره بگیرید. اینها گزینه های متفاوتی است که در این زمینه وجود دارد. ( دکتر حداد)
– وجود اینگونه دموکراسی اگرچه باعث اتلاف و فرسایش منابع است ولی بهتر از نبودن آن است. زیرا نگاه بنده به دموکراسی فرآیندگرا است. تفاوت اتلاف و فرسایش در این است که در حالت فرسایش، حجم خدمات گیری از خدمات رسانی کمتر است. در حالت اتلاف حجم خدمات گیری از سوی عناصر سیستم به مراتب بیشتر از حجم خدمات دهی از سوی مدیران سیستم است. غرب در گذر توسعه به دموکراسی رسیده است. بنابراین با نگاه پروژه ای به توسعه، قطعاً به توسعه نخواهیم رسید. حتی نتیجه اشتباه انتخابات، مردم را متوجه می سازد که یک فرآیند دموکراتیک غلط باعث رخت بستن عقلانیت از جامعه شده است و این یک نوع رشد است.      ( دکتر برارپور)   
– ما قصد داریم الگویی برای ایران بسازیم که فارغ از قوانین موجود در کشور نیست. قانون اساسی  نیز اگر در کشور رعایت شود می توانیم به یک سری خواسته هایی که در قالب دموکراسی است، دست یابیم. در اقتصاد مبحث مهمی تحت عنوان بازارها، انحصار و رقابت وجود دارد. تخصیص بهینه منابع در بازار انحصاری امکان پذیر نیست. در بازار رقابتی می توان اضافه رفاه مصرف کننده را حداکثر نمود. در سیاست نیز اینگونه است. در سیستم آقای خاتمی رشد اقتصادی ما مثبت بود و به لحاظ سیاسی نیز جایگاه خوبی در جامعه بین الملل داشتیم. بنابراین نباید دموکراسی را مضر دانست. (دکتر برارپور)
– نتیجه هنجاری بنده این نیست که اقتدارگرایی یا تمرکز قدرت، ارجح تر است. شواهد نشان می دهد بازی دموکراسی نه تنها منابع را اتلاف می کند، بلکه در نهایت به مطلوبیت نیز منجر نخواهد شد. ( دکتر حداد)
– قبل از دستیابی به این گزاره هنجاری که نباید در انتخابات شرکت کرد، باید به این سوال پاسخ داده شود که آیا توسعه فکری نخبگان جامعه، که می تواند بر اثر شبه دموکراسی اتفاق افتد، به تسهیل توسعه کمک می کند؟ در صورت پاسخ مثبت، چگونه می توان از آن استفاده بهینه نمود. برای دستیابی به یک گزاره مشخص، پاسخگویی به این سوال ضروری است. ( هومن ابوترابی)
– بحث تبیینی در این باره که دولت های رانتیر، در صورت شبه دموکراسی بودن، باعث اتلاف منابع می شوند را می پسندم. اما کنارگذاشتن شبه دموکراسی به طور کامل را قبول ندارم. با توجه به اینکه دولت ایران رانتیر است و دارای منابع نفتی است. بالا و پایین شدن قیمت آن در زمانی که رانت کاهش می یابد، باعث پررنگ شدن شبه دموکراسی می شود و کمک می کند تا به سمت دموکراسی حرکت کنیم. ( دکتر نوری)
– به عقیده بنده دوره رکود، بقای دولت های رانتیر را تقویت می کند، زیرا حالت سوپاپ دارد. (دکتر حداد)
– ما باید در جامعه تغییر ایجاد کنیم، این تغییر تعادلی یا ساختی است. تغییر نیازمند آگاهی است و به نظر می رسد که شبه دموکراسی این نیاز را برطرف می کند. در واقع فضایی ایجاد میکند تا اقشار و طبقه ای که می خواهند در این جریان اثرگذار باشند، به آگاهی دست یابند تا بتوانند به سمت تغییرات حرکت کنند. (دکتر ناظری)
– در حوزه مدیریت سیستم ها نظریه ای وجود دارد مبنی بر اینکه هیچ مدل رشدی در طبیعت پایدار نیست و در نهایت محدودکننده های رشدی به وجود می آیند که در مقابل آن می- ایستند. در جامعه ما نیز محدودیت های رشدی به وجود خواهند آمد که در پی آن فرآیند شبه دموکراتیک به یک فرآیند دموکراتیک تبدیل خواهد شد. ( دکتر برارپور)
– با توجه به متفاوت بودن سطح مباحث، نباید به دنبال یک نتیجه واحد گشت. به شیوه ارسطویی نمی توان از هست ها نتیجه هنجاری گرفت. منطق ارسطویی در هست ها بحث می- کند. آیا وجود و هستی شبه دموکراسی برای جامعه مفید است و یا در درازمدت مضر است؟ یکی از پاسخها این بود که شبه دموکراسی نافع ملت نیست. بازسازی عقلانی یک نظریه با حفظ جوهره همان چیزی است که اصول گرایان به آن معتقدند و سطوح مختلف دارد. اگر سطح مباحث بر هست ها و هستی ها باشد، یک بسته علمی خوب عرضه خواهد شد. موضوع دیگر اینکه اگر در داخل پارادایم بحث کنیم راه خروجی برای خود نخواهیم یافت. مبحث سنت و مدرنیته نیز موضوعی است که باید به آن پرداخته شود. کشور ایران در برزخ میان سنت و مدرنیته سرگردان است. ( دکتر نویدی)

جمع بندی دکتر حداد:    
شبه دموکراسی یا شکل تقلیل یافته آن به انتخابات، با یک اشکال جدی مواجه است که نمی تواند کارکردهای ویژه دموکراسی را داشته باشد. زمانی که دموکراسی به برگزاری انتخابات تقلیل داده می شود، ارکان جدی تر دموکراسی مانند وجود مطبوعات آزاد، تشکل های آزاد، حقوق اقلیت و… که حمایت کننده کارکردهای انتخابات هستند، نادیده گرفته می شوند. و همه چیز به یک روند تکرار شونده در چهارسال به نام انتخابات محدود می شود.
شواهد حاکی از آن است که آنچه در چند سال اخیر تحت عنوان انتخابات رخ داده است، از دیدگاه منابع، چیزی جز اتلاف منابع نیست. شاخص های توسعه نیز نشانگر آن است که حداقل در چند سال اخیر در عمده آنها، رشد منفی وجود داشته است. پذیرش این امر که شبه دموکراسی موجود در آینده نتایج مثبت تری را به دنبال خواهد داشت، نیازمند شواهد و استدلال است.

نتیجه گیری: 
سوال اصلی این جلسه تحت عنوان، انتخابات چه کارکردهایی برای مدیریت منابع ملی ایران دارد؟ سه پاسخ محتمل را به همراه داشت:
۱-نتیجه برگزاری انتخابات، چیزی جز اتلاف منابع نیست. در واقع یک شبه دموکراسی ناقص است که نمی تواند به توسعه ایران و در نتیجه بهینه کردن بهره وری منابع در ایران کمک کند. بنابراین نتیجه آن تضعیف منابع، اتلاف و تحلیل منابع است.
۲-استدلال ها و شواهدی وجود دارد مبنی بر اینکه برگزاری انتخابات حتی با ساختار ناقص موجود، منجر به بازتولید و ایجاد یک مجموعه جدید از منابع در کشور خواهد شد. این نگاه مبتنی بر منابع غیرملموس است.
۳-برگزاری انتخابات می تواند الگوی دولت- ملت برای توزیع و تخصیص منابع را متحول سازد و تغییر دهد. و ممکن است باعث اصلاح و حتی تغییر ساختار تخصیص منابع شود. (دیوسالار)     
دستور كار جلسه آینده:
منابع ملی و انتخابات ریاست جمهوری ۳

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *