چرا تفكر توسعه در ایران تولید نمی‌شود؟

مهرداد ناظری

یكی از موضوعات مهم و اساسی آسیب‌شناسی توسعه یا حركت به سوی توسعه می‌باشد كه در كشور كمتر مورد توجه قرار گرفته است هر چند كه ما همواره برنامه‌ریزی‌هایی برای توسعه در طول پنجاه سال اخیر داشته‌ایم اما همچنان راه رسیدن به توسعه یك راه طولانی و پر از فراز و نشیب به چشم می‌خورد. گویا توسعه‌یافتگی رویایی‌ست که برای ما هیچ وقت به وقوع نمی‌پیوندد. سؤال اساسی این است كه چرا علی‌رغم وجود برنامه‌ریزی برای توسعه زمینه برای قرار گرفتن در مسیر توسعه به وجود نیامده است؟ این موضوع را می‌شود از زوایای گوناگون بررسی كرد اما اگر بخواهیم از زاویه اثر نخبگان فكری بر فرایند توسعه سخن به میان آوریم باید بگوییم كه یكی از بزرگ‌ترین مشكلات ایران عدم وجود یا درك تفكر توسعه در برنامه‌ریزی‌هاست. از آنجایی كه همواره تفكر توسعه در میان اندیشمندان و نخبگان یك جامعه شكل می‌گیرد اما به نظر می‌رسد در ایران این تفكر توسعه‌گرا همچنان شكل نگرفته و به نوعی در برنامه‌ریزی‌های دولت‌ها ورود پیدا نكرده است. اگر نگاهی به روند شكل‌گیری نظریه‌های توسعه در جهان بیندازیم ملاحظه خواهیم كرد كه مفاهیم بنیادین و تئوری‌ها و نظریه‌ها و مكاتب اصلی در قالب تجربیات تاریخی و تحولات اجتماعی- فرهنگی و اندیشه متفكران شكل گرفته و بر تصمیم‌گیری‌ها اثر گذاشته است. در حقیقت اندیشمند غربی تحت تاثیر شرایط محیطی خود به نظریه‌پردازی و تولید اندیشه پرداخته است و بعد تفکر اصلاح‌گر این افراد به سلامت جامعه کمک کرده است. به زندگی اگوست کنت، امیل دورکیم، کارل مارکس و ماکس وبر توجه کنید. این‌ها متفکرانی بودند که از نابسامانی‌ها رنج می‌بردند و در پی اصلاح نظام سرمایه‌داری برآمدند. اما در كشور ما ایران و سایر كشورهای جهان سوم گفتمان توسعه یك بسته‌ی وارداتی محسوب می‌شود كه زمینه‌ها و عناصر آن در فرهنگ بومی ما شكل نگرفته و هنوز درونی نشده است؛ لذا نوع برداشت از توسعه بسیار سلیقه‌ای و ناموزون و بعضا سطحی به نظر می‌رسد. به عنوان مثال اگر نگاهی به كتاب‌های جامعه‌شناسی توسعه چاپ شده در بازار ایران بیندازیم، ملاحظه خواهیم كرد در اكثر كتاب‌های جامعه‌شناسی توسعه در ایران دو بخش اصلی و کلیشه‌ای به چشم می‌خورد:

الف: مفاهیم بنیادین

ب:‌ نظریه‌ها و پارادایم‌های توسعه

 

حال آن که حتی اگر بپذیریم که این عناوین مفید و سودمند است، نگاه عمقی و تحلیل محتوایی نشان می‌دهد که این موضوعات در كتاب‌های توسعه در ایران بسیار خلاصه، كوتاه و سطحی طرح شده است. به عنوان مثال اگر كسی بخواهد نظریه وابستگی را مورد شناسایی قرار دهد با خواندن تمام كتاب‌های جامعه‌شناسی توسعه یك رهیافت كلی، مختصر و سطحی نسبت به این نظریه پیدا می‌كند و نكته اساسی‌تر این كه علی‌رغم این كه نظریه‌‌های وابستگی در قرن بیستم شكل گرفته و اكثر بنیانگذاران آن مربوط به دهه ۶۰ و ۷۰ میلادی می‌باشند اكثر مقالات بنیانگذاران آن به فارسی ترجمه نشده است. مثلاً از پل‌باران هیچ یك از مقالاتی كه در مجله مانتلی‌‌ری‌ویو  (Monthly review) به چاپ رسیده است به فارسی برگردان نشده است و در کل از وی تعداد محدودی از آثارش برگردان شده و این یكی از معضلات اصلی اندیشه توسعه در ایران است. در هر حال اکثر روشنفکران ایرانی به مطالعه موجز و محدود این ادبیات گسترده پرداختند که این امر یک آسیب بزرگ قلمداد می‌شود. نكته دیگر این كه با توجه به اینكه مفهوم توسعه و ادبیات شكل گرفته در این حوزه در طول ۴۰سال اخیر تحولات اساسی داشته است در كشورهایی مثل ایران كمتر به این تحولات توجه شده است. در حقیقت اكثر متفكرینی كه روی توسعه در ایران كار می‌كنند همچنان به نظریه‌های قرن بیستمی توسعه توجه دارند. در حالی كه این مفهوم در همین یك دهه اخیر در قرن بیست‌ویك به شدت دچار تحول و تغییر شده است؛ لذا مطالعه مقطعی آن می‌تواند بسیار آسیب‌زا باشد. یكی از تغییرات اساسی نگرش توسعه در قرن بیست‌و‌یك ورود حوزه‌ی آینده‌پژوهی به‌ آن است. از آنجایی كه توسعه یعنی حركت و ایجاد تغییر به سوی آینده‌ی بهتر است و ضمن اینكه حل مسائل امروز وابسته به تحولات آینده جهان است، آینده‌پژوهی بسیار در مفهوم‌سازی توسعه مؤثر است، به طوری كه هم اكنون در نگاه شورای اطلاعات ملی آمریكا گزارش‌هایی تولید شده و می‌شود كه نشان می‌‌دهد كه جهان تا سال ۲۰۳۰ به كدام سو حركت خواهد كرد و چه تحولاتی در حوزه‌های مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی به وقوع خواهد پیوست. حتی آن‌ها گاهی پا را فراتر گذاشته‌اند و تا صد سال آینده را پیش‌بینی می‌کنند. حال آنكه در كشور ما كمتر به رابطه‌ی میان آینده‌پژوهی و توسعه توجه شده است. ما عموما در برنامه‌ریزی‌ها می‌گوییم که در پنج سال آینده به کجا می‌خواهیم برسیم اما هرگز نمی‌دانیم جهان تا پنج سال آینده به کجا خواهد رفت. از زاویه دیگری اگر بخواهیم به این موضوع بپردازیم باید پذیرفت كه مسیر تحول غرب به سوی توسعه یك مسیر مشخص عقلانی، تاریخی، هویتی و گفتمانی است. این گفتار بدین معناست كه مسیر حركت باید در یك فضا و پارادایم عقلانی شكل گیرد. فضایی كه تفكر را بازتولید كرده و راه رسیدن به پیشرفت در آینده را میسر سازد. بر همین مبنا تقویت تفكر توسعه راه رسیدن به برنامه‌ریزی برای آن را مهیا می‌سازد. یكی از نقاط ضعف اندیشه‌ورزی درباره توسعه در ایران عدم توجه به این نگاه خردورزانه و اندیشمندانه و فلسفی به توسعه است. نخبگان ایرانی بیشتر از آنكه به مفهوم‌سازی توسعه توجه داشته باشند به رویكردها،‌ الگوها و اشكال توسعه در جهان توجه كرده‌اند. اینكه یك كشور اروپایی مثل انگلستان یا ژاپن كه جزء كشورهای توسعه‌یافته محسوب می‌شوند مرتباً در نگاه نخبگان با مصداق‌های خاص مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌گیرند كمكی به توفیق توسعه ایران نمی‌كند. مثلاً این كه ما بدانیم در ژاپن ترن‌هایی با سرعت ۶۰۰كیلومتر در ساعت حركت می‌كنند و یا در استرالیا نمونه‌های گیاهی و جانوری حفظ می‌شوند آگاهی نسبت به این مسائل بسیار مثبت، خوب، قابل توجه و تأمل است اما هرگز نگاه حیرت‌انگیز به پیشرفت كشورهای غربی و حظ و لذت بردن از ترقی آن‌ها، ما را در مسیر توسعه قرار نمی‌دهد. جاده توسعه یك راه پر پیچ‌و‌خم با موانع متعدد است. برای حركت در آن باید نوع نگاه‌مان را تغییر دهیم. برای بهتر شدن باید قوانین بهتر شدن را آموخت. یكی از نقاط ضعف برنامه‌ریزی توسعه در ایران این است كه برنامه‌ها یك سویه، تک‌بعدی، ناقص و بدون توجه به زمینه‌های ذهنی، علمی و منطقی شكل گرفته است. یک گروه در یک اتاق دربسته برای همه تصمیم می‌گیرند. در مورد توسعه ما نیازمند نظر همه مردم و گروه‌های ذی‌نفع هستیم. به نظر می‌رسد كه در هزاره‌ی سوم تفكر خلاق پایه اصلی حركت در مسیر توسعه است. تفكر خلاق یعنی توجه به زمینه‌های گسترده‌ی شكل‌گیری توسعه در یك جامعه و ایجاد شرایطی كه مجموعه‌ای از عقاید، تفكرها و اندیشه‌های توسعه‌گرا شكل گیرد. باید دانست كه بدون تفكر توسعه‌گرا نمی‌توان در مسیر رسیدن به پیشرفت و توسعه قرار گرفت. باید عمیق تر اندیشید و جدی تر کار کرد.

 

منبع: روزنامه اعتماد/ شنبه ۲۸ دی ماه ۹۲

 

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


Notice: ob_end_flush(): failed to send buffer of zlib output compression (1) in /home/iranvisi/domains/iranvision1404.com/public_html/wp-includes/functions.php on line 4759

Notice: ob_end_flush(): failed to send buffer of zlib output compression (1) in /home/iranvisi/domains/iranvision1404.com/public_html/wp-includes/functions.php on line 4759