چیستی منابع، محدودیت یا كثرت
رئیس كارگروه: آقای عبدالرسول دیوسالار
شماره جلسه: ۷۲
تاریخ برگزاری: ۱۳۹۱/۱۰/۲۶
محل برگزاری: اندیشگاه طرح توسعه هزاره
مدت زمان: ۲ ساعت و چهل دقیقه
حاضرین (به ترتیب الفبا): مهندس هومن ابوترابی، دکتر علی اسدی، دکتر محمود فرهادینیا، دکترغلامرضا حداد، عبدالرسول دیوسالار، دكتر موسیپور، دکتر مهرداد ناظری، ابوالفضل نوری
غائبین: مهندس فیروز بالكانی، دكتر مهدی نوری
میهمانان: دكتر علی اسلامی، دكتر هادی آجیلی، مهندس ابولفتح نیكنام، مهندس علی فخارزاده
تنظیمکننده: سمیه میربراتی
عنوان: چیستی منابع، محدودیت یا كثرت
کلیدواژه: منابع محدود، منابع نامحدود، منابع تجدیدپذیر و تجدیدناپذیر
دستوركارجلسه:
در جلسات پیشین كارگروه یك نمای كلی از كتاب دوم منابع ملی در پاسخگویی به این سوال كه مكانیزم اثرگذاری منابع بر توسعه چیست؟ مشخص گردید. در این جلسه آقای دكتر ناظری به ارائه مطالب خود با موضوع چیستی منابع، كه فصل اول كتاب با عنوان پیشفرضها در رابطه منابع و توسعه است، پرداختند و سپس توسط اعضا مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
مشروح جلسه:
فصل اول كتاب شامل چهار بخش اساسی است. بخش اول مقدمه ای بر چیستی منابع و همچنین ایجاد چالش در نظریه اصلی علم اقتصاد مبنی بر محدودیت منابع است كه از زاویه دیگری به این موضوع پرداخته خواهد شد. بخش دوم نگاه جامعه شناختی به منابع و نیز دوگانه های جامعه شناسی و رابطه آنها با منابع و توسعه است. در بخش سوم این فصل، تغییرات اجتماعی به عنوان یك منبع مورد بحث قرار خواهد گرفت. بخش چهارم در رابطه با نظریه بنده و لایه های اثرگذار میان منابع و توسعه است و اینكه هفت لایه در نظر گرفته شده چگونه رابطه میان منابع و توسعه را پوشش خواهند داد. بحث امروز، بخش اول و پیش تولید مقدمهای بر مباحث ذكر شده می باشد.
در نگاه کلاسیک علم اقتصاد به منابع، این دو تعریف وجود دارد. علم تخصیص بهینه منابع محدود در جهت رفع حداكثر نیازهای بشری و یا تخصیص بهینه منابع محدود جهت جلوگیری از هدر رفتن منابع تولیدی. این نوشتار بر آن است كه از زاویه دیگری به این موضوع نگاه كند. در واقع شاید لازم باشد نوع نگاه به منابع را تغییر داده و از ابعاد مختلفی به آن نگریسته شود. لذا هدف اصلی این نوشته ارائه یك دیدگاه جدید نسبت به منابع است كه برای رسیدن به توسعه، محدودیت را از پیش روی آن بر میدارد. با این دیدگاه بسیاری از برنامه های تدوین شده در مسیر توسعه تغییر خواهد كرد. در حقیقت منابع مهمترین مفروض فرمولاسیون توسعه است كه حركت یک سیستم را رو به جلو میسر میكند و به نوعی جامعه را از یك مرحله ساده به یك مرحله پیچیدهتر وارد میكند.
این مقاله بر آن است كه به چند سؤال اساسی پاسخ دهد. سؤالهای این نوشتار به شرح زیر عبارتند از:
• آیا در جهان بدون منابع طبیعی میتوان به زندگی ادامه داد؟
• چه منابعی به غیر از منابع طبیعی میتوان برای رسیدن به توسعه در نظر گرفت؟
• آیا منابع با محدویت و كمیابی مواجه است؟
• آیا با رشد تكنولوژی و ورود به عصر اطلاعات میتوان كثرت منابع را به جای محدودیت جایگزین ساخت؟
• حوزهبندی جدید منابع در هزاره سوم چیست؟
مفروضات در نظر گرفته شده در پاسخ گویی به این سوالات، به شرح زیر است:
• منابع دارای محدودیت و كمیابی نیست.
• منابع بسیار گسترده و متنوع هستند.
• با طرح كثرت منابع تعاریف كلاسیك علم اقتصاد با چالش مواجه میشود.
• جامعهشناسی با رویكرد نوین میتواند محدودیت منابع را برطرف سازد.
• منابع در هزاره سوم مرز ندارد و در دو حوزه بالقوه و بالفعل قابل مشاهده است.
• كثرت منابع به تعاریف جدیدی در توسعه منجر خواهد شد.
افزایش قیمت نفت در دهه ۱۹۷۰، كشورهای غربی را با این سؤال مواجه ساخت كه آیا همواره باید در اقتصاد وابسته به این ماده سیاه بود؟ از اینجا بحث محدودیتهای رشد با توجه به منابع طبیعی مطرح شد. اما اگر بتوانیم بین منابع پایانپذیر و منابع متكثر تفاوت و تمایز قائل شویم در آن صورت شاید مفهوم محدودیت منابع به نوعی از پیش روی كشورها برداشته شود.
مقاله بنده تحت تاثیر نگاه سولو به منابع است. او در این خصوص می گوید: نگرانی پیشینیان درباره اتمام منابع طبیعی دیگر هیچ بنیاد نظری محكمی ندارد. شاید دیدگاه سولو تا حدی خوشبینانه به نظر بیاید اما این بدان معنا نیست كه نتوان از منابع گستردهای كه در اختیار كشورها است چشمپوشی كرد. در واقع به نظر میرسد از یک طرف ناگزیریم بپذیریم كه در طبیعت منابعی وجود دارد كه به شدت با محدودیت روبهروست. مثلاً تالابها، جنگلها، رودخانهها، حیوانات و … و ما باید آن ها را حفظ كنیم. از سوی دیگر تحولات دنیای علم ما را به سوی کثرت گرایی می برد.
محدودیت منابع قابل انکار نیست اما دسته بندی منابع میتواند به ما كمك كند كه محدودیت را از منابع برداریم. هدف این مقاله این است تا بر این نكته صحه بگذارد كه می توان منابع را در دو سطح تجدیدناپذیر و تجدیدپذیر دسته بندی كرد. در آن صورت شاید این گفتار سولو درست باشد كه مسأله كمیابی در اقتصاد معنادار نیست.
با توجه به اینكه هدف ما دستیابی به یك نظریه منبع محور است، پایداری حائز اهمیت است. اما پایداری الزاماً به معنای نفی گونههای مختلف و متفاوت منابع نیست. پایداری مستلزم این است كه بازارها و فرایندهای تولید بر اساس منطق بازدهی طبیعت بازسازی شوند نه بر اساس منطق سود، انباشت سرمایه و بازدهی سرمایهگذاری.
تعاریف متعددی در مورد منابع وجود دارد. در دیكشنری آكسفورد منبع به مجموعه دادههایی اتلاق میشود كه یك ملت را حمایت میكند و آنها را ثروتمندتر میسازد كه شامل منابع معدنی، سرزمین و داراییهای طبیعی است. در جایی دیگر منبع شامل مجموعه فرایندها، دستاوردها و اطلاعاتی است كه در اختیار جوامع قرار دارد. در مراجع دیگر منابع به صورت زیر تعریف شده است:
الف: عمل یا استراتژی كه در شرایط نامطلوب، باعث انطباق و حركت ما رو به جلو میشود.
ب: ویژگیها و قابلیتهای فردی كه در شرایط نامطلوب راهحلهای مفید و كارآمد را به ما پیشنهاد میدهد.
ج: مجموعه تحقیقات و محققانی كه میتوانند در راههای هوشمندانه برای غلبة بر مشكلات راهحلهای اساسی و بنیادین ارائه دهند.
د: روشهایی كه یك ملت میتواند برای خود اوقات فراغت ایجاد كرده و آن اوقات فراغت را به بهترین شیوه پر نماید. (oxford,2011)
انسان منهای طبیعت نمیتواند به توسعه پایدار و همه جانبهای دست یابد. اگر بخواهیم منابع را بر اساس رابطه انسان با طبیعت تعریف كنیم میتوانیم در سه دوره یا سه فرایند آن را در نظر بگیریم:
فاز اول: در فاز یك طبیعت قدرتمند است و بر انسان مسلط میباشد. در واقع طبیعت غرنده، انسان را سركوب و تحت سلطه خود دارد. در این دوران منابع صرفاً آن چیزی هستند كه به شكل خام و مواد اولیه در طبیعت وجود دارد و بشر از آنها استفاده میكند.
فاز دوم: دورهای است كه انسان توانسته به رشد و تكنولوژی دست یابد و عقلانیت مدرن بر همه چیز حاكم است. در واقع انسان با كنترل منابع طبیعی و استفاده از آنها به توسعه دست می یابد. این دوره اوج پیشرفت انسان و در كنار آن اوج تخریب طبیعت است. در این مرحله انسان بر طبیعت غلبه دارد.
فاز سوم: كه محور اصلی تمرکز این مقاله است به رابطه انسان و طبیعت به شكل رابطه تعامل دوسویه و برابر توجه دارد و معتقد است باید همزمان با دستیابی به توسعه، طبیعت نیز حفظ شود و چرخههای حیات از بین نروند. در اینجا بحث منابع خورشیدی، منابع باد و…در كنار منابع فسیلی مطرح میشوند.
در حقیقت در فاز سوم، مسأله از چند زاویه مختلف دیده میشود: از یك سو هدف و توجه، حفظ محیطزیست و بقای آن است، از سوی دیگر به انقلابهای اطلاعات، مجازی و ژنتیك توجه ویژهای میشود و نتیجهگیری اینكه با تحولات جدید، مولفه منابع در توسعه بسیارتنوع یافته و متحول شده است. نكته سوم این كه در رسیدن به توسعه همواره به مفهوم پایداری توجه میشود.
منابع را میتوان در دو دسته زیر طبقهبندی كرد:
الف: منابع قابل پیشبینی و در دسترسpredictable and available resources) ): منابع قابل پیشبینی منابعی هستند که از وجود آنها آگاهیم اما ممكن است نحوهی استفاده و كاربرد آنها را به طور دقیق ندانیم.
ب: منابع قابل پیشبینی (در شرایط فعلی غیرقابل دسترس) (predictable and unavailable resources): منابعی كه وجود دارند اما از ماهیت آنها آگاه نیستیم و یا امكان استفاده از آنها در شرایط فعلی وجود ندارد.
از دیدگاه دیگر منبع به دو نوع اصلی تقسیمبندی میشود:
الف) منابع موجود، ملموس و طبیعی: منابعی هستند كه در استفاده از آنها باید نگاه محیطزیستی داشت و آنها را به عنوان یك منبع نامحدود ندانست.
ب) منابع مصنوعی، غیرطبیعی اما سودمند
انرژی خورشیدی جایگزینی مناسب: انرژی خورشیدی نور و گرمای تولید شده حاصل از خورشید است. انرژی خورشیدی می تواند به طور مستقیم یا غیرمستقیم به اشكال دیگر انرژی تبدیل شود. از این منبع عظیم در تولید انرژی الكتریسیته استفادههای دینامیكی، ایجاد گرمایش مكانها، در كشاورزی و…. استفاده می شود. استفاده از انرژی خورشیدی جایگزین مناسبی است كه به بشر امكان حركت و توسعه در حوزههای گوناگون را میدهد. نتایج به دست آمده از یك تحقیق حاكی از آن است كه انرژی خورشیدی از انرژی هستهای به مراتب مناسبتر، پاكتر و دارای بهرهوری بالاتر است.
در برنامهریزی توسعه منبع محور باید به چند نكته توجه كرد:
الف: منابع تجدیدناپذیر، دارای محدودیت هستند و باید در بهینهسازی مصرف آنها توجه كرد.
ب: منابع الزاماً به منابع تجدیدناپذیر محدود نمیشوند و میتوان محدودیت منابع را از پیش روی برنامههای توسعه برداشت به شرط آن كه این منابع شناخته شده و زمینههای بكارگیری آنها فراهم شود.
ج: در كشورهایی كه عزم توسعه وجود دارد، منابع، عامل بازتولید منابع جدید است.
و: توجه به منابع تجدیدناپذیر و شناسایی پتانسیلهای یك كشور، میتواند زمینه و بستر مناسبی برای تحرك یك كشور به سوی توسعه همه جانبه باشد. این رهیافت در سایه شناخت، آگاهی و رشد عقلانیت به دست میآید.
چ: بحث منابع یك بحث پارادوكسیكال و تناقضگونه است. از یك سو منابع با محدودیت مواجه هستند و از سوی دیگر دارای كثرت و تنوع هستند.
مشروح مذاكرات:
هر ملتی كه به عقلانیت دست یابد و دارای اهداف میان مدت و بلند مدت باشد، منابع مادی و معنوی خود را توسعه میدهد. كشورهای توسعه یافته مانند امریكا، برنامه توسعه خود را متناسب با عقلانیت و موقعیت جغرافیایی خود طرحریزی كردهاند و منابع خاص توسعه خود را تولید كردهاند كشور ما تنها آن برنامهها را تقلید كرده است. بدون دستیابی به یك عقلانیت اجتماعی قادر به ترسیم اهداف متناسب با ملت، جغرافیا و عقاید خود نخواهیم بود. ( دكتر فرهادینیا)
زمانی كه اهداف انسانها مشخص باشد، میتوانند علاوه بر منابع موجود، منابع دیگری را كشف كنند. معطوف شدن ذهن افراد به یك منبع طبیعی خاص، آنها را از تفكر به منابع دیگر بازمیدارد. بنابراین منابع طبیعی و منابع غیرطبیعی ما محدود نیستند بلكه محدودیت اصلی خود افراد میباشند به این دلیل كه قادر نیستند منابع را متناسب با توسعه كشور تولید كنند. ( دكتر فرهادینیا)
باورها و نگاههای متفاوت به یك پدیده، رفتارهای متفاوتی را ایجاد میكند. تمام تلاش فردی كه خود را نسبت به منابع، مدیون میداند، در جهت حسن استفاده از منابع است. همچنین تمام افراد مخترع و خلاق كسانی بودند كه خود را نسبت به جامعه مدیون میدانستند. ولی استفاده از منابع در فردی كه خود را نسبت به جامعه طلبكار میداند معنا ندارد و همواره این تصور را دارد كه منابع پایانناپذیرند. جامعه ما به شدت طلبكار است و این باور، منابع ما را به حداقل میرساند و نابود میكند. ( مهندس نیكنام)
عنوان محدودیت در برابر كثرت مقابله مناسبی نیست، محدودیت در مقابل نامحدودیت قرار میگیرد. در اقتصاد معمولاً به دوگانه كمیابی- فراوانی اشاره میشود در حالی كه واژه كثرت به معنای تنوع است كه در مقابل محدودیت قرار نمیگیرد. ( دكتر حداد)
طرح مسئله شما با نقد گفتمان اقتصاد و تعریف آن از منابع آغاز شد و انتظار خواننده یا شنونده این است كه مطالب شما ذیل این گفتمان خواهد بود. سوال عمده مطرح شده این نوشتار این است كه منابع محدودند یا متكثر؟ بلافاصله در مفروضات ذكر شده بیان نمودید كه منابع نامحدودند. با وجود این مفروض طرح این سوال بیمورد است. همچنین تعاریف ذكر شده از معروفترین فرهنگهای جهان، اشاره صریح به تنوع منابع دارند و اساساً وقتی در یك جامعه تنوع منابع لحاظ شده است جایی برای طرح آن سوال باقی نمیماند. (دكتر حداد)
نوشتار بنده فصلی از یك كتاب است و قصد نداشتم نظریات خود را به صورت چیدمان منطقی مقالهای بیاورم. بنده این مسیر را براساس متدولوژی نظمگرایانه طی نكردهام. هدف بنده این بود كه در ابتدا ذهنها را به موضوع و فرضیه مطرح شده معطوف نمایم و با یك برگشت و با ارائه تعاریف، در مسیر طی شده گام بردارم. (دكتر ناظری)
انسان توسعه یافته قادر است تنوع بیشتری به منابع دهد و بهرهوری بیشتری از منابع كمیاب داشته باشد. بنابراین تنوع در منابع در مسیر توسعه یافتگی حاصل میشود ولی آنچه اهمیت دارد چگونگی استفاده از منابع است. (دكتر حداد)
چالش ایجاد شده درباره منابع تجدیدپذیر و تجدیدناپذیر این است كه چه منابعی تجدیدپذیر و چه منابعی تجدیدناپذیرند. به طور كلی معیار این تقسیمبندی چیست؟ ملاك فضیلت یك منبع بر منبع دیگر كه باعث میشود به دنبال حفظ آن باشیم چیست؟ چرا یك منبع خاص را باید حفظ كرد ولی اگر منبع تجدید ناپذیر دیگری از بین رفت مشكلی به وجود نخواهد آمد. (دكتر آجیلی)
نگاه خاص افراد به عالم هستی این است كه خداوند منابع را مطابق با نیازهای بشری خلق كرده است. دیدگاه تئوریسینهای طبیعتگرا این است كه طبیعتگرا بودن، تناسب بیشتری با موجودیت عالم هستی دارد. در نتیجه برای رفع نیازهای بشر، منابع به صورت نامحدود وجود دارند. بنابراین تنها زمانی كه از طبیعت و خلقت فاصله میگیرید حرف از منابع نامحدود به میان میآید. (دكتر آجیلی)
منابع كنونی برای رفع نیازهای كنونی، در فرآیند توسعه كنونی، با مكانیزم تولید و مصرف كنونی، محدود هستند. با تغییر هر یك از این موارد و شاخصهای آنها، منابع تغییر كرده و منابع نامحدودی به وجود میآیند. با توجه به چارچوب والگوی توسعه در كشور، نیازمند منابعی هستیم كه بخشی از آن متناسب با سایر الگوهای توسعه و بخشی از آن خاص كشورماست و تشخیص این گروه از منابع حائز اهمیت است. (دكتر آجیلی)
به عقیده بنده مهمترین عامل پیشرفت یك جامعه، مقوله آگاهی و اطلاعات است. نكته حائز اهمیت در رابطه با صنعت انرژی خورشید، چگونگی انتقال انرژی تولید شده به كشورهایی است كه به این انرژی نیاز دارند. ( مهندس فخارزاده )
پذیرش جایگزینی انرژی خورشید به عنوان یك منبع برتر، مستلزم وجود این مفروض اساسی است كه علت دست نیافتن به توسعه، كمبود منابع و درآمدهای حاصل از منابع است. بنابراین با جایگزین ساختن انرژی خورشید، به دلیل افزایش درآمد به توسعه دست خواهیم یافت. آنچه حائز اهمیت است درآمدهای حاصله از منابع نیست بلكه شیوه بكارگیری این درآمدها است. ( دكتر حداد)
تعداد دوگانههای ذكر شده در این نوشتار تا حدودی زیاد است در حالی كه تمام آنها مورد سوال مقاله شما نیستند. این امكان وجود دارد كه تعدادی از این دوگانهها به یك معنا باشند و استفاده بسیار از آنها، فهم مطلب را با مشكل مواجه كند. (دكتر موسیپور)
نظریات اقتصاددانان دارای مبنای نظری محكمی هستند كه به راحتی نمیتوان آنها را مورد انتقاد قرار داد. آنها مخالف با كثرت و تنوع منابع نیستند و بحث اصلی بر مقدار و میزان دردسترس بودن منابع است. انواع مختلفی از منابع وجود دارد كه برای رسیدن به هدف میتوانیم تركیبی از آنها را مورد استفاده قرار دهیم و مسئله اصلی این است كه كدام تركیب منابع میتواند به نحو بهتری پاسخگوی نیاز ما باشد. Resource based Development دارای زمینه و پیشینهای است كه با زمینه ذكر شده در مقاله شما متفاوت بوده و با محتوای بحث شما در تعارض است و مناسبتر این است كه از واژه دیگری استفاده نمائید. استفاده از تعاریف دیكشنری در یك نوشتار برای نویسنده موجه نیست و نمیتوان به عنوان شواهد علمی از آنها استفاده نمود و بهتر است كه به مطالب و نوشتههای دانشمندان رجوع نمائید. ( دكتر اسدی)
تعاریف ذكر شده در فرهنگنامههای تخصصی رویكرد علمی را به ما میدهند كه شاید تا امروز به آنها توجه نكرده باشیم. دیكشنریهای تخصصی واژهها را با مفاهیم اقتصادی و علمی بیان میكنند. ( دكتر ناظری)
مولفهای كه منجر به توسعه خواهد شد ارزش افزودهای است كه منابع ایجاد میكنند. ارزش افزوده، نیازمند ساختارهای خاص خود میباشد و نمیتوان انتظار داشت كه تنها با تدوین راهكار به توسعه دست یافت. نكته حائز اهمیت در تعریف منابع، نوع و زاویه نگاه به منابع است. (مهندس ابوترابی)
پیش فرض اولیه خود مبنی بر محدودیت منابع و نامحدود بودن نیازهای بشری را بیشتر بسط نمائید. كشور ما دارای منابع وسیعی است و مسئله اساسی این است كه چرا به درستی از این منابع استفاده نمیشود. بنابراین نوع نظام سیاسی، فرهنگ سیاسی و تكنولوژیهای قدرت، ارتباط مستقیمی با چیستی منبع و اینكه چگونه از منابع استفاده كنیم، دارد. شعارهای ذهنی به تنهایی برای تاثیرگذاری بر واقعیت كافی نیست. ما نیازمند تكنیكهای انسانی هستیم و به این دلیل تاكنون نتوانستهایم آنها را در جامعه پیاده كنیم. (دكتر اسلامی)
به عقیده بنده اساساً توسعه به معنای منابع است. بدین معنی كه توسعه، آفرینش منابع است و این منبع آفریده شده، خود به عنوان یك منبع به آفرینش منابع دیگر كمك میكند. مقدمه اول این استدلال این است كه باید میان plurality و نامحدود بودن(معادل واژه abundance) تمایز قائل شد. در نتیجه از plurality منابع میتوان به نامحدودبودن منابع رسید. مقدمه دوم اینكه عامل عبور از این پارادوكس چیست به تعبیر دیگر این تناقض ظاهری چگونه قابل حل است؟ به عقیده بنده پاسخ در ماهیت منابع است. منبع بودن یك مفهوم نسبی است. سازنده منبع افراد میباشند و به این دلیل كه در یك مقطعی از زمان نمیتوانند از یك حد معین بیشتر تولید كنند آن را نامحدود میپندارند. پدیدههای انسانی و اجتماعی به گونهای هستند كه تنها ذهن متخصص قادر به دستیابی ارتباط میان آنها است. برای عبور از این پارادوكس و دستیابی به توسعه باید مواردی را مدنظر داشته باشیم كه شاید در ظاهر ارتباطی با توسعه نداشته نباشند. (ابوالفضل نوری)
به عقیده فوكو آزادی به عنوان منطق درونی لیبرالیزم، در یك جریان طبیعی از تولید آزادی و مصرف آزادی قرار دارد. در واقع آزادی به منظور مصرف، تولید میشود. از استدلالهای قابل طرح در بحث عدم محدودیت یا وفور منابع، این است كه آفرینش منابع زمانی معنادار است كه منابع در نظام توسعه مصرف شوند و این چرخه تولید یا مصرف منابع به سمت وفور حركت خواهد كرد. ( دیوسالار)
با توجه به اینكه محدودیت منابع، از مبانی اصلی علم اقتصاد است برای رد كردن این نظریه باید از استدلالهای كلیدی استفاده نمائید. این امر چارچوب مفهومی به كار میبخشد و مقدمه و پیشفرض اولیه را به صورت واضحتر نشان میدهد. نكته دیگر اینكه شكل تاثیرگذاری موارد ذكر شده بر نوع نگاه ما نسبت به توسعه و منابع و مكانیزم اثرگذاری آن را به صورت برجستهتری بحث نمائید. (دیوسالار)