شاید برای بسیاری این پرسش مطرح شده باشد که اساسا هدف از برگزاری انتخابات چیست؟ آیا انتخابات مشق دموکراسی برای دموکراسی است؟ خیر، انتخابات به عنوان یکی از ارکان دموکراسی، کارکردهای توسعهای دارد که به اعتقاد نگارنده مهمترین هدف از برگزاری آن را تشکیل میدهند. اگرچه برای انتخابات کارکردهای فراوانی از جمله برقراری نظم سیاسی، ایجاد مشروعیت، انتقال مطالبات مردم و غیره برشمرده میشوداما در حقیقت، انتخابات ابزاری است برای بهتر کردن کیفیت زندگی رای دهندگان یا همان نیل به سطوح بالاتری از توسعه. از این رو تاثیر انتخابات بر شاخصهای توسعه امر مهمی است که باید بررسی شود.
منابع ملی در زمره مهمترین این شاخصها است که تغییرات و وضعیت آن به شدت در تعیین سطح توسعهیافتگی موثر است.در واقع رویکرد منبع محور به توسعه، دریچهای است که از طریق آن میتوان مسائل توسعه ایران را ارزیابی کرد.از این منظر و برای اینکه دریابیم، برگزاری انتخابات در ایران چگونه به فرایندهای توسعه ملی یاری خواهد رساند، ابتدا باید مشخص شود که انتخابات چه نتایج و کارکردهایی برای مدیریت منابع ملی ایران در پی دارد. آیا با برگزاری انتخابات تحولات مثبتی در عرصه مدیریت و تخصیص منابع ملی کشور رخ خواهد داد. مطالعات نشان میدهد که برگزاری انتخابات به سه شکل پویاییهای منابع ملی را متاثر میسازد و تغییراتی در آن ایجاد میکند.
اول اینکه، انتخابات موجب بازتولید و ایجاد منابع جدید میشود. با تقسیم منابع ملی به سه دسته منابع طبیعی، تولیدی و غیرملموس میتوان گفت که انتخاباتبه ایجاد منابع جدید غیرملموس کمک فراوانی میکند. انتخابات از طریق آگاهی بخشی اجتماعی (نظیر مناظرات و سحنرانیهای کاندیداها) و باز کردن فضای سیاسی، سبب میشود برخی ظرفیتهای بالقوه اجتماعی بالفعل شوند و از این طریق منابع اجتماعی حدیدی ایجاد شود. به زبان ساده، حضور انسانهای جدید، افکار و رویکردهای جدید، لاجرم منابع جدید را برای جامعه به ارمغان میآورد. برگزاری انتخابات بیشک سرمایه اجتماعی را که منبعی مهم در توسعه به شمار میرود تقویت خواهد کرد و از طرف دیگر با رها کردن بخشی از منابع محصور شدة کشور، موجودی سبد منابع را افزایش می¬دهد. فضای ویژه انتخابات، موانع پیشروی بالفعل شدن برخی منابع اجتماعی بالقوه را بر میدارد
دوم، انتخابات سبب اصلاح و تغییر ساختار توزیع منابع در کشور میشود. تغییرات در ساختار تخصیص و توزیع منابع، نتیجه مهمی است که در شرایط ایدهآل میتوان از برگزاری انتخابات انتظار داشت. در هر انتخاباتی، کاندیدها به دنبال جلب رضایت مردم از طریق تضمین تامین مطالبات آنها هستند. ضمن آنکه اگر انتخابات بخواهد کارکردی مشروعیتزا برای نظام سیاسی داشته باشد، باید الزاما مطالبات مردم را مورد توجه قرار دهد. در نظر گرفتن و توجه به خواستههای مردمی به معنای تغییر الگوی توزیع و تخصیص منابع ملی مطابق با منافع عمومی است. برگزاری انتخابات ظرفیت آن را دارد که باعث اصلاح و تغییر ساختارهای پیشین توزیع و تخصیص منابع به نفع منافع مردم و در تطابق هرچه بیشتر با انتظارات عمومی شود. البته همواره این شک وجود دارد که چقدر ساختار جدید توزیع منابع مطلوب و مورد نظر مردم است. مثلا انتخابات سال ۸۴ نشان داد که الگوی جدیدی از توزیع منابع که با روی کار آمدن دولت احمدینژاد ایجاد شد، در بلندمدت مطلوب نبوده و آسیبهای فراوانی در پی دارد. بدین ترتیب انتخابات در کوتاهمدت اگرچه امیدی برای بهتر شدن الگوی توزیع و تخصیص منابع و در نظر گرفته شدن هرچه بیشتر مطالبات مردمی ایجاد میکنند، اما باید منتظر ماند و نتیجه را در بلندمدت شاهد بود.
سوم اینکه، به باور برخی، انتخابات موجب اتلاف منابع ملی میشود. این عده معتقدند برگزاری انتخابات تنها سبب اتلاف منابع ملی میشود چون به دلیل ویژگیهای خاص ساختارهای سیاسی در ایران، انتخابات قادر نیست تغییری در الگوی توزیع منابع ایجاد کند. بطوریکه انتخابات صرفا میتواند موجب تغییر ساختار توزیع رانت شود و به همین دلیل نتایج ملموسی برای توسعه ایران در پی ندارد. در این نگاه، ایران نوعی شبه دموکراسی تلقی میشود که برگزاری انتخابات در آن فقط سبب پرداخت هزینههای انسانی، سرمایهای و حتی اجتماعی میشود که اینها مصادیق بارز اتلاف منابع به شمار میآیند. ایننگاه معتقد است، کارکردهای واقعی انتخابات از جمله کمک به بازتوزیع منابع، تولید منابع اجتماعی جدید و غیره تنها در دموکراسیهای مدرن و کامل بروز میکنند.
اما فارغ از رویکردهای رادیکالی همچون نگاه سومی که در بالا مطرح شد، نگارنده بر این باور است که انتخابات در ایران به ویژه انتخابات اخیر، ظرفیتهای خوبی را جهت تولید منابع جدید و بهبود الگوی توزیع و تخصیص منابع ایجاد کرده است. سرمایه اجتماعی، بازگشت برخی از نیروهای به حاشیه رانده شدة اجتماعی به صحنه عمل و امید به آینده بهتر، برخی از منابع تولید شده در انتخابات یازدهم هستند که میتوانند کارکردهای توسعهای بیابند.به دنبال انتخابات یازدهم ریاست جمهوری چشمانداز توسعه کشور مبتنی بر شاخص منابع بهبود یافته است. منوط به اینکه دولت منتخب بتواند منابع اجتماعی جدیدی را کهدر سطح اجتماعی آزاد شدهاند به درستی جهت توسعه کشور بسیج کند و در سوی دیگر بر مبنای مطالبات مردمی به بازطراحی الگوی تخصیص و توزیع منابع بپردازد. در همین حال دولت به منظور افزایش ظرفیتهای توسعه ایران از منظر منابع ملی باید دو اقدام اساسی را مورد توجه قرار دهد.
اول اینکه دولت جدید باید بتواند سطح دسترسی مردم و طبقات مختلف اجتماعی به منابع گوناگون کشور را ارتقا دهد. یعنی روی کار آمدن دولت جدید اگر بتواند سبب بهبود شاخص دسترسی به منابع شود، آنگاه نتایج امیدوارکنندهای را برای توسعه ایران باید انتظار کشید.
دوم، موضوع ترکیب منابع ملی و سبد منابعی که مورد استفاده برنامههای توسعه قرار میگیرد است. در حال حاضر منابع طبیعی، بیشترین میزان را در ترکیب منابع ملی کشور به خود اختصاص داده است و در ردههای بعد منابع تولیدی و منابع غیرملموس قرار دارند. تغییر این وضعیت در سبد منابع ملی ایران به نفع منابع غیرملموس ضرورتی انکارناپذیر برای حرکت به سوی توسعهیافتگی است.
دوم، موضوع ترکیب منابع ملی و سبد منابعی که مورد استفاده برنامههای توسعه قرار میگیرد است. در حال حاضر منابع طبیعی، بیشترین میزان را در ترکیب منابع ملی کشور به خود اختصاص داده است و در ردههای بعد منابع تولیدی و منابع غیرملموس قرار دارند. تغییر این وضعیت در سبد منابع ملی ایران به نفع منابع غیرملموس ضرورتی انکارناپذیر برای حرکت به سوی توسعهیافتگی است.
منبع: روزنامه بهار-شماره ۱۶۳- پنجشنبه ۱۳ تیر