عبدالرسول دیوسالار
چکیده
از تلاش جمعی انسان در راستای ارتقای کیفیت زندگی در ابعاد مادی و معنوی در بستر فرایندی تغییرزا که موجب ارتقای مطلوبیتها شود بهعنوان پیشرفت یاد میگردد. پیشرفت فرایندی مثبت و افزاینده شامل تغییرات مترقیانه در مسیر تکامل است که بشر را قادر میسازد آمال و آرزوهای خود را دنبال نموده و شرایط زیست خویش را بهسوی بهبود سوق دهد. اما با گسترش و ازدیاد پیچیدگی جوامع و لزوم تأسی به برنامهریزیهای راهبردی جهت تحقق پیشرفت پایدار و اثربخش، ضرورت حرکت بهسوی تدوین الگوهای پیشرفت متناسب با ساخت و بستر ویژة هر جامعه مطرح میگردد. در عین حال مفهوم پیشرفت در یک رابطه متعامل و همبسته (شبکه معنایی) و البته به باور برخی رقیب با مفاهیمی همچون رشد و توسعه قرار دارد. بنابراین تبیین روابط میان این مفاهیم از منظر ماهیتشناسانه، و جانمایی الگوهای برآمده از هریک در سیر تکامل جامعه و ارزیابی کارکردهای آنها ضروری است. نوشتار حاضر براساس تحلیل تاریخی اندیشه غرب، اشاره دارد که پیشرفت و توسعه مفاهیم رقیب نیستند، بلکه از رابطهای همبسته و متکامل کننده در طول زمان برخوردارند. و نوعی رابطه پسینی و پیشینی میان آنها برقرار است. بر این اساس کاربست الگوی پیشرفت در ایران در یک دوره زمانی خاص به منزله نفی الگوی توسعه نیست بلکه حکایتگر آن است که متناسب با اقتضائات زمان و با توجه به جانمایی کشور در مسیر تکاملش، هماکنون بهکارگیری الگوی پیشرفت در ازای الگوی توسعه میتواند بیشترین کارکرد و اثربخشی را در ابعاد مختلف و بخصوص عرصه سیاسی بر جای بگذارد.
واژگان کلیدی: پیشرفت، الگوی پیشرفت، توسعه، فلسفه پیشرفت، ماهیتشناسی پیشرفت، کارکرد الگوی پیشرفت، شبکه معنایی، نقشه راه.