نقش منابع ملی در طراحی الگوی توسعه ایران

نام کارگروه: توسعه و منابع ملی
رئیس كارگروه: آقای عبدالرسول دیوسالار
شماره جلسه:۱۱
تاریخ برگزاری: ۸۹/۳/۱۱
محل برگزاری: موسسه اندیشه و پژوهش طرح هزاره
مدت زمان:۲ ساعت
حاضرین(به ترتیب الفبا): حسن حاج قاسم، سمیه جوانمردی، فرامرز دائی‌نژاد، عبدالرسول دیوسالار، عبدالرحیم كركه آبادی، مهران شمس‌احمر، رضا مجیدزاده، زهرا میر‌احسنی
غائبین: –
تنظیم کننده: سمیه جوانمردی
عنوان: نقش منابع ملی در طراحی الگوی توسعه ایران
کلیدواژه: ایران، توسعه ملی، منابع ملی، منابع طبیعی

چکیده:
در این نشست كارگروه، سه موضوع زیر مورد بحث و بررسی حاضرین جلسه قرار گرفت:
۱٫چگونگی تحقق توسعه و جایگاه منابع ملی در آن
۲٫طرح و بررسی پروپوزال آقای مجیدزاده
۳٫چگونگی باز تعریف كارگروه منابع ملی در ساختار پیشنهادی جدید اندیشگاه.
دستور كار جلسه:
در این نشست كارگروه به سه موضوع زیر پرداخته شد:
۱٫چگونگی تحقق توسعه و جایگاه منابع ملی در آن
۲٫طرح و بررسی پروپوزال آقای مجیدزاده
۳٫چگونگی باز تعریف كارگروه منابع ملی در ساختار پیشنهادی جدید اندیشگاه.
چگونگی تحقق توسعه و جایگاه منابع ملی در آن
بخش اول مباحث جلسه معطوف پاسخگویی  به این پرسش بود كه آیا می توان با تلقی توسعه به مثابه یك هدف، جهت تحقق آن فرایندی مدیریت پذیر را تعریف كرد و یا باید توسعه را به مثابه یك مرحله از رشد و حركت جوامع، حاصل حركت طبیعی آنها دانست؟
ضرورت این بررسی
در كارگروه منابع ملی درصدد توصیف و تببین رابطه دو متغیر منابع ملی به مثابه متغیر مستقل و متغیر توسعه ملی به مثابه متغیر وابسته هستیم. بررسی هایی كه تاكنون در كارگروه به انجام رسیده و عمدتا معطوف به شناخت متغیر مستقل بود، نشان داد كه رسیدن به درك درستی از ماهیت و كاركردهای متغیر مستقل، نیازمند شناخت متغیر وابسته است. نكته جالب توجه آن است كه این متغیر وابسته از مواضع و نظرگاههای مختلف مورد بحث و بررسی قرار گرفته است؛ اما همچنان این چالش نظری باقی است که آیا توسعه مدیریت پذیر است و می توان آن را به گونه ای مهندسی شده هدایت نمود و یا توسعه مرحله ای از سیر طبیعی حرکت اجتماع و نظمی خودجوش در این جریان طبیعی اجتماعی قلمداد می گردد. بدین ترتیب این مقوله مطرح می گردد که تفاوتی معنی دار میان توسعه و مدیریت توسعه وجود دارد. در واقع اتخاذ هر یک از این دو رویکرد اثرات شگرفی بر نحوه مواجهه با منابع ملی خواهد گذارد
در پاسخ به پرسش فوق، نظراتی به شرح زیر ابراز گشت:
•مفهوم توسعه اساسا با مفهوم تغییر همبسته است. از اینرو، پرسش اصلی بحث توسعه آن است كه تغییر اجتماعی بر مبنای چه مكانیزم هایی رخ می دهد. در این ارتباط دو دیدگاه قابل تشخیص است. دیدگاه اول كه ریشه دكارتی دارد، بر آن است كه با تكیه بر اصول اولیه محكم و بدون خطا، می توان هندسه تغییر را طراحی كرد. در این دیدگاه است كه با مفروض پنداشتن عقل كلی كه می تواند در قالب یك سازمان، دولت و … تبلور یابد، موجودیتی ‌فراتر از جامعه قرار می گیرد که توانایی تعریف و تشخیص  مدینه فاضله را نیز دارد و می تواند جامعه را به سمت مورد نظر هدایت كند و در یك كلام حركت دستوری به سمت جامعه آرمانی را شکل دهد. در این رویکرد نظمی سازنده مفروض می شود که قابل طراحی و پیاده سازی در سطح جامعه است. دیدگاه دیگر متأثر از نظر پوپر و هایك، به نظم اجتماعی خودجوش حاصل تصادم معتقد است و توسعه را حاصل حركت طبیعی جوامع می داند. نكته قابل توجه آن است كه اگر چه در هر دو دیدگاه یك سازمان نقش مدیریت و هدایت را بر عهده دارد، اما از وزن و نقش متفاوتی برخوردار خواهد بود و تفاوت این دو دیدگاه دقیقا به همین نكته باز می گردد. اساسا پذیرش اینكه كدام یك از این دو را در بحث توسعه بپذیریم و كدام یك با ذات و ماهیت توسعه همخوان تر است، نیز به همین نقش مربوط است. آنچه كه بیش از همه محل نقد دیدگاه اول است، به موقعیت  پارادوكسیكال مدیریت توسعه (دولت) باز می گردد؛ به این معنی كه در این دیدگاه، مدیریت توسعه در دست كسی است كه خودش بزرگ ترین مانع توسعه است چرا كه بیشترین نفع را از توزیع منابع و نسبت های مبادله در وضعیت موجود می برد و اگر تصمیمی را طراحی كند دقیقا در جهت حفظ سهم رانت و یا افزایش آن خواهد بود. و این در حالی است كه در دیدگاه دوم، با اعتقاد به حضور و مشاركت جدی همه ذینفعان توسعه در فرایند مزبور، نقش مدیریت را صرفا در از میان برداشتن موانع موجود در سیر رشد و حركت طبیعی جوامع می داند. .(مجیدزاده)
•نكته قابل توجه دیگر، خطای سیستم است. ممكن است مدیریت توسعه بسیار خوب اعمال شود اما از آنجایی كه فضای دسترسی بازیگران محدود است و جریان اطلاعات بسته است، سیستم امكان دریافت بازخوردهای دیگر بازیگران را ندارد و بازیگران امكان استفاده از جریان آزاد اطلاعات برای اعمال فشار به سیستم جهت اصلاح وضعیت خودشان را ندارند. در این شرایط خطای سیستم در بالاترین حد ممكن به چشم می خورد و این در حالی است كه در نظم خودجوش با به وجود امدن كلیه زمینه های فوق، امكان كاهش خطای سیستم وجود دارد.(مجیدزاده)
•توسعه بی تردید فرایندی هوشمندانه و برنامه ریزی شده است و اساسا توسعه بدون مدیریت بی معنا است اگر توسعه ارگانیك و نه توسعه ناكجاآبادی را مد نظر داشته باشیم. یعنی همانند یك ارگانیزم كه در تعامل با محیط، مراحل رشد و بلوغ خود را طی می كند، هر خرده سیستمی كه در نظام اجتماعی وجود دارد باید در یك سیستم كلان جایابی شود و به طور هماهنگ شروع به حركت كند. این چیزی نیست مگر هوشمندانه بودن توسعه.(داعی نژاد)
•در این ارتباط توجه به نكات زیر می تواند مفید باشد:
۱٫ مسئله و نگرانی اصلی پوپر، هدایت جوامع به سمت ناكجا آبادی است كه محصول تفكر ایدئولوژیك است؛ تفكری كه خود محصول دوران مدرن است و به نوعی وارد كشور ما هم شده و علی رغم فقدان ریشه تاریخی تأثیرش را بر ادبیات توسعه ما هم گذارده است. از طرف دیگر پوپر، معتقد است در بلندمدت امكان معماری توسعه وجود دارد اگر چه در بلندمدت امكان مهندسی دقیق وجود ندارد. از جانب دیگر، مكانیزم تولید آن معماری هم این نیست كه یك عده به جای بقیه تصمیم بگیرند این معماری باید حاصل مكانیزم های دموكراتیك باشد. اگر هم امكان مهندسی دقیق در بلندمدت وجود داشته باشد و دستاوردهایی را به دنبال داشته باشد، اما میزان خسارت های ناشی از بازار رقابتی عرصه بین المللی هزینه های بالایی را به همراه خواهد داشت كه شاید اساسا اتخاذ این سبك مقرون به صرفه نباشد.
۲٫ اما ارتباط این مباحث با منابع ملی، پرداختن به نحوه ارتباط مدیریت منابع ملی و حاكمیتی است كه مدعی توسعه است. اولین تكلیفی كه برای مدیریت منابع ملی تعریف می شود،  كمك به حفظ حاكمیت و اقتدار آن است و اساسا مدیریت توسعه از منظر منابع ملی در درجه دوم اهمیت قرار می گیرد. لازم است این روابط به نحو شفافی مورد بررسی قرار گیرند.
۳٫ شاید توسعه ملی همانند تربیت فردی نه از جنس سازندگی بلكه از جنس تربیت است؛‌ تربیت در معنای فراهم آوردن بسترهای لازم برای تحقق توسعه.(دكتر شمس احمر)
•مباحث فوق با عنایت به تفاوت های معرفت شناسانه هر یک نسبت به دیگری، شرایط متفاوتی را در مدیریت منابع ملی پدید خواهد آورد. لذا این پرسش کلیدی پیش روی کارگروه باقی است که متغیر ثابت منابع ملی در هر یک از این دو رویکرد پگونه دستخوش تغییر و تحول می گردد. الگوی توسعه ای مبتنی بر منابع ملی در زمینه کدامیک از رویکردهای فوق باید طراحی شود؟(دیوسالار)
طرح و بررسی پروپوزال آقای مجیدزاده
عنوان ارائه: نقش منابع ملی در طراحی الگوی توسعه ایران
مدت ارائه: ۲۰ دقیقه
ارائه دهنده: مجیدزاده
نكات كلیدی ارائه:تعریف منبع، تعریف توسعه ، الگوی توسعه
بحث و نظر:
مهم ترین نكاتی كه در بحث و نظر حاضرین ارائه گشت، عبارت است از:
-پرسش از علت تمركز بر منابع طبیعی در میان سایر منابع
-امكان تعمیم نتایج برآمده از این بررسی به سایر منابع (دیوسالار)
-همپوشانی تعریف توسعه مبتنی بر حقوق مالكیت با تعریفی كه در كارگروه دیگری كه مبتنی بر همین نگاه وجودد دارد.(حاج قاسم)
-با توجه به برجسته شدن نقش منابع طبیعی در طرح، پیشنهاد تغییر عنوان طرح به “نقش منابع طبیعی در طراحی الگوی توسعه”(داعی نژاد)
توضیحات آقای مجیدزاده:
-محدود كردن دامنه بررسی به منابع طبیعی، اولا به دلیل محدودیت زمانی اجرای پروژه و انجام آن در یك فاز زمانی سه ماهه است. دوما با توجه به متفاوت بودن جنس منابع مورد بررسی و از آنجایی كه هنوز چسب نظری كه بتواند مجموع این منابع را در كنار هم قرار دهد، وجود ندارد، جهت بالا بردن كارائی تحلیل لازم است این تفكیك انجام شود.
-در ارتباط با تعریف می توانیم این تعریف را برداریم و بررسی را اینگونه به جلو بریم كه چه تعریفی در ذهن طراحان الگوی توسعه بوده و بر مبنای آن چه الگویی را تعریف كرده اند.
با توجه به موارد برشمرده شده مقرر شد آقای مجیدزاده اصلاحات ذیل را در طرح تحقیق پروژه صورت دهند:
۱٫تغییر عنوان پروژه و انتخاب عنصر دیگری از منابع ملی بع غیر از منابع طبیعی که به حوزه تخصصی محقق نزدیک تر باشد.
۲٫ بکارگیری الگوی دسترسی باز به عنوان یک ابزار کمک تحلیلی و نه نظریه اصلی در پروژه و در عوض حرکت به سوی مفاهیم جدید در پروژه
۳٫رعایت ملاحظه تعمیم پذیری یافته های پروژه به دیگر عناصر منابع ملی
 مرور مدیر جلسه بر جلسات قبل و این تذكر كه هر یك از اعضاء در ارائه خود تعریفی از منبع ملی داشته اند و ضرورت رسیدن به تعریف واحد از منابع ملی در كارگروه، كارگروه را به بحث بعدی جلسه هدایت كرد.
چگونگی باز تعریف كارگروه منابع ملی در ساختار پیشنهادی جدید اندیشگاه
طرح مسئله:
در ساختار پیشنهادی جدید كارگروههای اندیشگاه، هر كارگروه با یك نگاه خاص نماینده یك مكتب نظری توسعه خواهد بود. سوأل اساسی آن است كه آیا منابع ملی این قابلیت و پتانسیل را دارد كه یك مكتب توسعه ای مشخص ارائه دهد؟ پاسخ به این پرسش قطعا به بازتعریف فعالیت های كارگروه منابع ملی خواهد انجامید. در صورتی كه پاسخ مثبت باشد، باید طرح توجیهی تهیه شود و در جلسه شورای مدیران ارائه و بررسی شود و در صورت پاسخ منفی، این كارگروه با پرداختن به لایه بیرونی سپهر یعنی تكنولوژی، زیر گروه كارگروه سپهر خواهد بود.(دیوسالار)
در پاسخ به این پرسش، نظرات زیر ارائه شد:
•پاسخ به این پرسش قطعا مثبت است چرا كه اساسا توسعه بدون منبع امكان پذیر نمی باشد. اما لازم است چگونگی و فرایند آن تعریف شود.(داعی نژاد)
•خوب است كه با نگاه ریاضی به قضیه، توسعه را تابعی از عوامل مختلف با ضرایب متعدد بدانیم كه یكی از این عوامل منابع ملی است. بنابراین علی رغم آگاهی از وسعت مسئله مورد بررسی، سعی كرده ایم مسئله مورد بررسی مان را كوچك كنیم. مضافا برانكه لازم است به نقش متغیرهای واسط و حتی  مزاحم نیز توجه شود.(دكتر شمس احمر)
• اگر قرار است این كارگروه خود شكل كارگروه مستقلی را داشته باشد، باید نه تنها به تعریف مشترك و واحدی از منبع و منابع ملی دست یابد، بلكه لازم است به تعریفی از توسعه نیز برسیم.در غیر اینصورت با توجه به تنوع دیدگاهها خوب است تنوع تعاریف هم حفظ شود.(مجیدزاده)
•اهمیت محیط زیست به عنوان یك منبع در توسعه ملی و احتمال عدم بررسی آن در كارگروه دیگر، خود می تواند دلیلی بر ایجاد یك كارگروه مستقل باشد.(میر احسنی)
جمع بندی جلسه:
با توجه به اهمیت این مسئله،خوب است كه پیش از ابلاغ رسمی این مأموریت، كارگروه مجموعه جلساتی را در خصوص تولید نظریه مستقل مبتنی بر منباع ملی، در دو سطح  زیر داشته باشد:
۱٫امكان سنجی مفهومی
۲٫امكان سنجی عملیاتی و اجرایی
این موضوع در جلسه آینده كارگروه مورد بحث و بررسی قرار خواهد گرفت.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *


Notice: ob_end_flush(): failed to send buffer of zlib output compression (1) in /home/iranvisi/domains/iranvision1404.com/public_html/wp-includes/functions.php on line 4759

Notice: ob_end_flush(): failed to send buffer of zlib output compression (1) in /home/iranvisi/domains/iranvision1404.com/public_html/wp-includes/functions.php on line 4759