نظریه های توسعه و توسعه نیافتگی در جامعه شناسی
تحولات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی شتابانی که به ویژه طی چندقرن اخیر در جوامع غربی رخ داد بسیاری از متفکران را در حوزههای مختلف فلسفی – اجتماعی– سیاسی و اقتصادی بر آن داشت تا به تبیین علل و پیامدهای این تحولات بپردازند. اینتبیینها که در دو دسته کلی بدبینانه و خوشبینانه قابل تقسیمبندی است الهامبخش بسیاریاز اندیشهوران در جوامع غیرغربی گردید که درباره جامعه خودشان و مسیری که میبایدبپیماید نظریهپردازی نمودند. مرور این دیدگاهها، نظریات، نقد و بررسی آنها در موقعیتیکه تجربه روندهای مدرنشدن فرا روی ما قرار داد و با بیش از یک قرن نظریهپردازی درزمینه نحوه ایجاد توسعه و پیشرفت در کشور مواجه هستیم به ما این امکان را میدهد تابا دیدی فراختر به اوضاع خود و جهان پیرامون نظر افکنده و به اتخاذ راهبردی متناسببا جامعه و فرهنگ خود به سوی آینده گام برداریم. این بررسی تلاشی است در جهت تقسیمبندیادبیات مربوط به توسعه با تأکید بر رویکردهای جامعهشناختی و عمدتاً به منابع و نظریههایغربیان در باب توسعه توجه نموه است. بدیهی است که در مطالعه دیگری لازم است تا ادبیاتبومی در حوزه توسعه ایران نیز مورد بررسی قرار گیرد.