ضرورت، مبانی و روش های تلفیق نظریات؛ تهیه کننده: رضا معصومی راد
رویکردهایاخیر فلسفی به ما آموخته اند که دیدگاه های ما به شدت متأثر از پیش فهم ها و افق هایدید ما می باشد( شلایرماخر ١٨٣٨، دیلتای ۱۹۳۰، هایدگر ۱۹۲۷ ، گادامر ۱۹۶۰) و ما چاره ای نداریم تا به دیگرانگوش سپاریم و با اینکار افق های دیدمان را وسعت بخشیم.(هابرماس ۱۹۸۱) اینکار البتهمستلزم گفتگویی سازنده و بین ما و دیگران است ، گفتگویی که در آن نه با کنار گذاشتنپیش انگاره های ما – که اصلاً چنین هدفی مقدور نیست- بلکه به کمک آنها و با آگاهی ازتأثیرشان در تفسیر واقعیت به استقبال دیدگاه های دیگر می رویم. با الهام از این سنت درخشان فلسفی در حوزه عمل درجامعه و در زمینه ایجاد تحول و یا تغییر در آن ما به شدت محتاج آن هستیم تا محتاط وبا آگاهی و بینشی وسیعتر و ژرفتر وارد میدان شویم. با توجه به این ضرورت ها در این بررسی کوتاه سعیگردید تا با نگاهی درجه دوم به ادبیات علمی در حوزه توسعه و توجه به تعاریف واژگانمرتبط با نظریه ، فرانظریه ، مکتب ، پارادایم و گفتمان به طرح زمینه ها و عوامل پیشینیمؤثر بر تفاوت بین نظریه ها پرداخته و روش شناسی تلفیق بین آنها را مورد بررسی قراردهیم.