حاکمیت قانون در ایران
مریم روشنمعز
توسعه استفاده مطلوب از ظرفیتهای مادی و انسانی است و هر کشور ظرفیت بالقوهای دارد که در هرعصری، مردم و نظامهای سیاسی و حقوقی آن کشور، بخشی از ظرفیتهای بالقوه را بالفعل میکند. جهت کاهش شکاف بین ظرفیت بالفعل و بالقوه به دولت توسعهگرا نیاز داریم که دارای دو ویژگی پاسخگویی و رقابت و حاکمیت قانون است.
حاکمیت قانون، حاکمیت یک سلسله قواعد قابل پیشبینی، قابل اجرا و کارآمد است که انسانها میپذیرند تحت آن اصول، بازی کنند و جامعه تحت آن شرایط اداره شود. بنابراین جهت تحقق سرمایهگذاری و افزایش تولید و ثروت و رونق اقتصادی در یك جامعه، به حاکمیت قانونی نیازمندیم که برگرفته از فرهنگ و ارزشهای آن جامعه است.
در دیدگاه توسعه همه جانبه، پایدار، توسعه حقوقی و سیاسی نیز به اندازه توسعه اقتصادی اهمیت پیدا کرده است. بنابراین نهادهایی که در زمینهی توسعه فعالیت دارند اصلاح قواعد و نهادهای حقوقی را جزء روند توسعه به حساب میآورند. در این گزارش تلاش بر آن است كه روند شکلگیری حاکمیت قانون و زمینهی تحقق آن در جامعه مورد بررسی قرار گیرد.