منابع ملی؛ تعاریف و دامنه مفهومی
نام کارگروه: توسعه و منابع ملی
رئیس كارگروه: آقای عبدالرسول دیوسالار
شماره جلسه:۵
تاریخ برگزاری: ۸۸/۱۲/۴
محل برگزاری: موسسه اندیشه و پژوهش طرح هزاره
مدت زمان:۲ ساعت
حاضرین (به ترتیب الفبا): سمیه جوانمردی، حسن حاج قاسم، فرامرز دائینژاد، عبدالرسول دیوسالار، مهران شمساحمر، عبدالرحیم كركه آبادی، زهرا میر احسنی
غائبین: علیزاده، رضا مجیدزاده
تنظیم کننده: سمیه جوانمردی
عنوان: منابع ملی؛ تعاریف و دامنه مفهومی
کلیدواژه: منابع ملی، طرح تحقیق کارگروه
چکیده: این جلسه عمدتا به موضوع ماهیت و مفهوم “منابع” اختصاص یافت و پس از ارائه آقای دائی نژاد، حاضرین در جلسه به بحث و نظر در محورهای زیر پرداختند:
-آیا زمان نیز جزئی از منابع ملی به شمار می آید؟
-آیا در اختیار داشتن منابع ملی مشروط به مالكیت آن است؟
دستور كار این جلسه:
در این جلسه كارگروه مقرر گردیده بود به دو محور زیر پرداخته شود:
– بحث و بررسی مفهوم “منابع ملی”، تعاریف موجود و دامنه مفهومی آن.
– جمع بندی طرح تحقیق و توافق بر محورهای طرح شده در آن.
به دلیل محدودیت زمان جلسه، مباحث جلسه عمدتا به موضوع اول اختصاص یافت و بحث از مفهوم منابع ملی، در دو بخش زیر دنبال شد:
– ارائه پاورپوینت “مفاهیم و تعاریف منابع ملی” توسط آقای دائی نژاد
– بحث و نظر حاضرین در جلسه پیرامون مفهوم منابع ملی.
اهم محورهای جلسه
بخش اول: ارائه پاورپوینت
عنوان پاورپوینت: “مفاهیم و تعاریف”
ارائه دهنده: فرامرز دائی نژاد
زمان ارائه:۳۰ دقیقه
بخش های اصلی ارائه:
تعریف منبع
عوامل تعیین كننده ارزش منابع
ویژگی های منابع
انواع منابع شامل منابع طبیعی، منابع انسانی، منابع فرایندی
تعریف منبع
به نظر ایشان منبع عبارت است از:
«یك ماهیت فیزیكی (موجود) یا مجازی (بالقوه) كه قابلیت دسترسی به آن وجود دارد. منبع عبارت از هر چیزی است كه به فرد كمك می كند تا بتواند چیزی دیگری را ایجاد كند. در بسیاری موارد، به تخصیص عوامل تجاری یا حتی نژادی از طریق مدیریت منابع نیاز است.»
عوامل تعیین كننده ارزش منابع
مهمترین عوامل تعیین كننده ارزش منابع را می توان در سه عامل زیر خلاصه كرد:
– نیازهای مردم: نیازهای مردم بسته به شرایط مكان و زمان ثابت نبوده و تغییر می كنند. برآورد این نیازهاست كه بكارگیری منابع را ضروری می نماید. سطح و نوع نیازها تابع میزان توسعه یافتگی جوامع است. به عنوان مثال نیازهای اروپا با آفریقا متفاوتند.
– سطح فناوری كسب شده: سطح فناوری موجود در بهره برداری از منابع بسیار موثر است. مثال آن تفاوت تولید كشاورزی آمریكا با دیگر كشورهای جهان است.
– زمان: ارزش منابع به تناسب زمان تغییر می كند. مثلا آب به عنوان منبع رفع نیازهای شخصی انسان های اولیه مورد استفاده قرار می گرفت اما با گذشت زمان، آب برای كشاورزی (رفع نیازهای جمعی) بكار گرفته شد. با گذشت بیشتر زمان، آب به عنوان وسیله ای برای حمل و نقل بكار رفت و بشر با ساخت قایق از آب برای سفر استفاده نمود. امروزه آب برای تولید برق بكار می رود.
ویژگی های منابع
منابع دارای سه ویژگی عمده هستند:
فایده و سودمندی
اندازه و كمیت (اغلب از نظر دسترس پذیری)
كاربرد در تولید منابع دیگر. (یعنی همان زایندگی)
انواع منابع
منابع طبیعی
مشتمل بر منابعی است كه از محیط زیست سرچشمه می گیرند. بسیاری از این منابع برای ادامه بقای ما حیاتی هستند در حالی كه سایر منابع طبیعی، آنهایی هستند كه برای برآوردن خواسته های ما مورد استفاده قرار می گیرند. منابع طبیعی را می توان از منظر منشا و تجدیدپذیری تقسیم بندی نمود.
الف – منابع طبیعی زیستی
مشتمل بر آن دسته از منابعی هستند كه از زیست كره بدست می آیند. مهمترین این گروه از منابع طبیعی عبارت از جنگل ها و محصولات آنها، جانوران، پرندگان و تولیدات آنها، ماهی ها و دیگر اندامواره ها و ارگانیسم های آبزی هستند. همچنین مواد كانی و معدنی مانند زغال سنگ و نفت خام نیز در این گروه جای می گیرند زیرا در نتیجه پوسیدگی و تغییر كیفیت مواد زیستی تشكیل شده اند.
ب- منابع طبیعی غیرزیستی
مشتمل بر مواد متشكل از اشیای غیر زیستی و غیرجاندار هستند. شامل زمین، آب، هوا و آندسته از مواد كانی و معدنی كه دارای منشاء زیستی نباشند مانند طلا، مس، نقره و …
ج- منابع طبیعی تجدید پذیر
شامل منابعی كه بسادگی قابل تولید مجدد و قابل تكثیر مجدد هستند. برخی از اینگونه منابع عبارتند از نور خورشید، هوا، باد و … كه بطور پیوسته وجود داشته و در دسترس می باشند و كمیت آنها تحت تاثیر مصرف توسط انسان قرار نمی گیرد. ممكن است بسیاری از منابع تجدید پذیر بطور كامل توسط انسان تمام شوند ولی بازهم قابلیت تولید مجدد آنها وجود دارد بنابراین همیشه در جریان خواهند بود. از جمله محصولات زراعی نیاز به زمان اندكی برای باز تولید دارند، آب نیاز به دوره زمانی بیشتری نسبت به محصولات زراعی دارد، و بقیه این دسته از منابع كه باز تولید آنها باز هم به زمان بیشتری نیازمند است مانند جنگلها.
چ- منابع طبیعی تجدید ناپذیر
شامل منابعی است كه در نتیجه فرایندهای طبیعی بسیار طولانی در مقیاس دورانهای زمین شناسی تشكیل شده اند. مواد كانی و معدنی و سوخت های فسیلی در این طبقه جای می گیرند. از آنجا كه باز تولید آنها فوقالعاده زمانبر است، در صورت اتمام، نمیتوانند بزودی تشكیل شوند.
۴-۲- منابع بالقوه
شامل آندسته از منابعی كه در یك منطقه وجود داشته و ممكن است كه در آینده مورد استفاده قرار گیرند. در حقیقت امکان بالفعل سازی ظرفیت مستتر در این دسته از منابع در یک بازه زمانی مشخص وجود ندارد. مانند نفت قابل استخراج از كانی های معدنی كه در بسیاری از بخش های هند كه دارای سنگ های رسوبی است وجود داشته ولی تاكنون بطور عملی استخراج و مورد بهره برداری قرار نگرفته است.
۴-۳- منابع بالفعل
شامل آندسته از منابع كه مورد شناسایی و ارزیابی قرار گرفته، كمیت و كیفیت آنها تعیین شده و در حال حاضر مورد بهره برداری قرار دارند. مانند نفت خام، و گاز طبیعی در حال استخراج از مناطق مرتفع.
توسعه یك منبع واقعی مانند فرآوری چوب، تابع سطح موجود فناوری و هزینه های مرتبط از نظر مقرون به صرفه بودن اقتصادی است. بنابراین سطح توسعه یافتگی در نحوه شکل دهی به منابع موثر است.
-منابع انسانی
انسانها نیز از جمله منابع بشمار می روند زیرا دارای توانایی تغییر دادن محیط و داشته هایشان به منابع با ارزش هستند. واژه منابع انسانی همچنین می تواند به عنوان مهارت ها، انرژی ها، استعدادها، توانایی ها و دانشی كه برای تولید كالاها و یا پردازش و بهبود خدمات بكار گرفته می شوند، تعریف شود.
هنگامی كه انسان به عنوان یك منبع مورد توجه قرار می گیرد می بایست نكات زیر بخاطر سپرده شوند:
-اندازه و تعداد جمعیت
-قابلیت ها و توانایی های افراد درون این جمعیت.
۴-۵- منابع فرآیندی
منابع مرتبط به این طبقه كه می توانند یك فعالیت را در درون یك فرایند انجام دهند عبارتند از:
الف- منابع ملموس
شامل منابع متعارف همچون دستگاهها، تجهیزات، زیرساخت های IT و غیره.
ب- منابع غیر ملموس
شامل منابعی كه به طور فزایندهای بر اهمیت آنها افزوده میشوند مانند الگوها، برندها و استانداردها.
خوب است در تعریف منابع ملی، در نظر داشته باشیم اساسا مراد از صفت “ملی” چیست.
«ملت قلمرو یا كشوری است به عنوان یك موجودیت سیاسی یا گروهی از مردمانی كه در تاریخ واقعی یا اساطیری، فرهنگ، زبان یا منشاء نژادی با یكدیگر شریك هستند و غالبا نیز در پی برپایی حكومت خاص خود می باشند.
توسعه و مفهوم سازی های مربوط به ملت و ملیت به طور نزدیكی در ارتباط با توسعه كشورهای صنعتی امروزین و جنبش های ملی گرایانهای است كه در اروپا در قرون ۱۸ و ۱۹ م. شكل گرفتند. اما با این وجود ملیت پرستان به دنبال تاریخ بومی خود كه مربوط به زمان های گذشته بسیار دورتری است می گردند.
بخش دوم: بحث و نظر حاضرین جلسه پیرامون مفهوم منابع ملی.
– به نظر می رسد آنچه كه اكنون به عنوان منابع ملی مد نظر است، صرفا منابع موجود و محصور در مرزهای یك سرزمین مشخص است. در حالی كه به نظر می رسد در جهان امروز با توجه به تغییراتی كه به تبع فرایندهای جهانی شدن، رشد روزافزون اهمیت IT و … در عرصه جهانی رخ داده، دیگر صرفا منابع محدود در یك مرز جغرافیایی را نمی توان منابع ملی قلمداد کرد. كم نیستند كشورهایی كه امروزه با كمترین امكانات و منابع ملی(درون مرزی) خود، از طریق عنایت خاص به عامل “زمان” و كنترل و مدیریت درست و منطقی عامل “سرعت”، از دانش، تخصص، نیروی انسانی و منابع دیگر كشورها در جهت ایجاد ارزش افزوده و تولید ثروت بهره می برند. لازم است بر این نكته نیز تأكید شود كه در این میان نقش عامل “زمان” و همچنین “سرعت” بسیار مهم است. احتمالا بسیاری از كشورها انجام چنین كاری را در سر می پرورانند(بهره مندی از منابع و امكانات دیگر كشورها در جهت تامین منافع ملی)، اما برگ برنده از آن كشوری است كه این كار را با در نظر داشتن عامل زمان و در موقع مناسب به انجام رساند. در نتیجه، می توان با تغییر پارادایم نگریستن به منابع و توجه به عامل زمان در معنایی كه تشریح شد، منابع را بسیار گسترده تر از آن چیزی كه در محدوده مرزهای ملی قابل احصاء است، تعریف كرد.(حاج قاسم)
– در ارتباط با در نظر گرفتن عامل “زمان” به مثابه یك منبع، توجه به این نكته ضروری است كه این عامل در هیچ دورهای فاقد ارزش و اهمیت نبوده است. اما اهمیتی كه امروزه به عامل زمان نسبت داده می شود، عمدتا به سطح اهمیت و تأثیرگذاری آن نسبت به چند سده پیش مربوط می شود. به این معنا كه با در نظر گرفتن شاخص تأثیر گذاری، زمان به نقطه مرجعی بدل می شود كه می تواند نحوه تعریف، بكارگیری و حتی جانمایی منابع را بر مبنای خودش مشخص سازد. با این تعبیر، زمان دیگر جزیی از منابع نخواهد بود بلكه شكل عامل محیطی به شدت تأثیرگذار را به خود خواهد گرفت.(دیوسالار)
– توجه به این پرسش در تعریف منابع ملی ضروری می نماید كه “آیا بهره برداری از یك منبع منوط و مشروط به مالكیت آن است؟” برخی واقعیت های موجود، نشان می دهد كه لزوما ارتباطی بین مالكیت و بهره برداری از یك منبع وجود ندارد و بهره برداری از یك منبع لزوما مشروط و منوط به مالكیت آن نمی باشد. شاید این ادعا نیز وجود كشورهایی است كه با حداقل دسترسی به منابع ملی، قادرند بسیاری از سیاست های مهم و حیاتی در كشورهای دیگر را متأثر سازند. دقیقا با همین نگاه است كه می توانیم ۳ میلیون ایرانی مقیم خارج از كشور را نیز جزیی از منابع ملی ایران به شمار آورد.(كركه آبادی)
– یكی از بزرگترین منابعی كه در اختیار ماست، پیچیدگی اندیشه و همچنین پیچیدگی كنشگرانی است كه به دلیل زندگی در جامعه ای با مختصات و شرایط كلی ایران، توانایی پردازش سیستم های پیچیده را در اختیار دارند. واضح است كه به دلیل برخی مشكلاتی چون نداشتن روحیه كار جمعی، با نگاه خطی نمی توان به توسعه و پیشرفت رسید بلكه لازم است تدبیری اندیشیده شود كه با استفاده از این ظرفیت های ذهنی، حركت جهشی رو به جلو را سازماندهی كرد.(كركه آبادی)
– به نظر میرسد یكی دیگر از روشهای تعریف منابع ملی آن است كه به جای پرسش از اینكه منابع ملی چیست، می توانیم از منطق تعریف به غیر استفاده كنیم و این پرسش را طرح كنیم كه چه عناصری منابع ملی نیستند؟ با استفاده از این منطق می توان استنباط کرد كه: مجموعه توانمندی های بالقوهای كه شاید در مالكیت ملی نیز باشند اما فاقد نتیجه و اثری رخدادی هستند، نمی توانند الزاما جزیی از منابع ملی باشند و در مقابل ممكن است منبعی که در مالكیت ملی نیز نباشد اما به سبب ایجاد منفعت جزیی از منابع ملی به شمار آید.(دیوسالار)
دكتر شمس احمر در تحلیل خود در خصوص منابع ملی نكات ذیل را مورد اشاره قرار دادند:
– ایده توسعه مبتنی بر حركت جهشی، ایده بسیار خوبی است و به نظر می رسد با توجه به مشكلات مترتب بر الگوهای توسعه حاصل آمده از توسعه غرب، تنها راه توسعه برای كشورهای جهان سوم همین راه خواهد بود. باید نگاه جهشی داشته باشیم و در بحث از منابع نیز این ایده را فراموش نكنیم.
– در ارتباط با عامل زمان، با در نظر گرفتن زمان به عنوان یك رویكرد در مطالعات توسعه بسیار موافقم اما با پارادایم در معنای كوهنی آن، بسیار فاصله دارد. در واقع زمان مفهومی اعتباری انسان ساخته است كه كاركرد های مشخصی را به انجام می رساند اما كاركرد اصلی آن در توسعه هنگامی درك می شود كه در فرایند تولید و در زمان تمام شده برای تولید یك محصول یا خدمت وارد می شود. البته كاركردهای دیگری چون ورود به موقع در عرصه های مختلف ملی، منطقه ای یا بین المللی نیز دارد. وقتی زمان را به مثابه پارادایم در نظر می آوریم لازم است به كلیه لوازم جانبی مفهوم پارادایم از جمله مفروضات معرفت شناختی، انسان شناختی، تئوری های مختلف و … نیز توجه شود.
– از مجموع مباحث این جلسه چنین برمی آید كه در تعریف منابع طبیعی مشكل خاصی وجود ندارد بلكه مهم تعریف منابع غیر طبیعی است آنجایی كه می خواهیم سرمایه اجتماعی، عدالت اجتماعی، امنیت اجتماعی و … را نیز به عنوان منابع به شمار آوریم. به عبارت دیگر منابع ملی در بردارنده مفاهیم واقعی و اعتباری می باشد كه گنجاندن این دو دسته در یك قالب قدری كار را دشوار می كند. در نگاهی دیگر، آیا منبع در نظرمان یك مفهوم نسبی است، مفهومی مطلق است یا مفهومی اعتباری. چرا كه به خوبی می دانیم هر قدر در مفهوم منبع، به حوزه مصادیق اعتباری نزدیكتر می شویم، تعریف نسبی تری به دست خواهد آمد. یك راه حل آن است كه منابع را به دو دسته منابع طبیعی و منابع غیر طبیعی تقسیم كنیم.
– نكته دیگر توجه به بحث سیستمی است. همانطور كه به خوبی می دانید در بحث سیستم ها، از فرایند و پراسس سخن به میان می آید یعنی یك دروندادی كه در فرایندی به بروندادی بدل می شود. خوب است با استفاده از منطق سیستم، به این نكته توجه شود كه آیا لزوما خروجی ها باید ترجمان ریالی داشته باشند. روشن است كه برخی از منابع، فاقد چنین خروجی دستكم در زمان كوتاه می باشند.
به نظر می رسد اگر به این ملاحظات توجه شود، بتوانیم به تعریف دقیقتری از منبع دست یابیم.
جمع بندی جلسه:
۱٫پرسش از اینکه آیا زمان عاملی محیطی در مدیریت منابع است و یا خود یکی از مجموعه عناصر منابع ملی تلقی می شود همچنان به عنوان چالش مطرح است. در این خصوص دو دیدگاه قابل طرح است. اول اینکه زمان خود عنصری از عناصر منابع ملی است. و دوم اینکه زمان عامل محیطی به شدت اثرگذاری بوده و پارادایمی در مدیریت منابع ملی ایجاد می کند.
تاکید بر لزوم تحلیل منابع ملی خارج از محدودیت های جغرافیایی و نگاشت آن به عنوان یک ظرفیت قابل استفاده در راستای تامین منافع ملی فارغ از گستره جغرافیایی
۲٫اهمیت گذر از نگاه مالکیتی به منافع ملی و ارزش گذاری آن بر اساس سهم در تامین منافع ملی و نیل به توسعه
۳٫اهمیت بکارگیری راه های میان بر و الگوی جهشی توسعه. زیرا توسعه راه حل بومی غرب در مواجهه با توسعه نیافتگی اش بوده است و آنها با آزمون و خطای فراوان به این شیوه دست یافته اند. لذا باید به دنبال عبور از روش های غربی بود و توجه به منابع ملی با این رویکرد ضروری است.
موضوع جلسه آینده:
۱٫ ارائه دكتر شمس احمر با محوریت طرح تحقیق كارگروه
۲٫ تکمیل ارائه مهندس داعی نژاد در قالب مقاله