جمع بندی تعریف منابع ملی(۲)
نام کارگروه: توسعه و منابع ملی
رئیس كارگروه: آقای عبدالرسول دیوسالار
شماره جلسه:۱۴
تاریخ برگزاری:۱۳۹۸/۴/۹
محل برگزاری: موسسه اندیشه و پژوهش طرح هزاره
مدت زمان:۲ ساعت
حاضرین(به ترتیب الفبا):آمنه جعفری قدوسی، سمیه جوانمردی، فرامرز دائینژاد، عبدالرسول دیوسالار، مهران شمساحمر، محمود فرهادی نیا، مهرداد ناظری
غائبین: –
تنظیم کننده: سمیه جوانمردی
عنوان: جمع بندی تعریف منابع ملی(۲)
کلیدواژه: ایران، توسعه ملی، منابع ملی، ارزش افزوده
چکیده: در ادامه مباحث جلسه پیش، با هدف جمع بندی مباحث كارگروه در باب تعریف منبع ملی، تعاریف دیگر اعضاء طرح و مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
دستور كار جلسه:
طرح و نقد و بررسی تعاریف دیگر اعضاء در باب تعریف منابع ملی و تكمیل آیتم های جدول بررسی مقایسه ای
***
۱٫تعریف منابع ملی
۱٫۱٫ تعریف آقای داعی نژاد
«یك منبع، عبارت است از یك عنصر فیزیكی یا مجازی كه وجود آن برای تولید (كالا یا خدمات اعم از ملموس و غیرملموس) یا تداوم آنها بسیار ضروری بوده و بتواند (به صورت خام و یا پردازش شده)، ارزش آفرینی نماید. از این رو منبع، فرآیندپذیر بوده و طی فرآیند، ممكن است خود نیز تغییر ماهیت داده و فرآیندساز باشد. به بیان سادهتر منابع، عناصری هستند كه با تركیب آنها میتوان كالاهای دارای ارزش افزوده تولید نمود.»
در توضیحات تكمیلی ایشان، منابع با ویژگی هایی چون فایده و سودمندی،اندازه و كمیت (اغلب از نظر دسترس پذیری)، كاربرد در تولید منابع دیگر (یعنی همان زایندگی) همراه می شوند و ارزش یا اهمیت هر یك از آنها وابسته به عوامل زیر است:
ارزشها و نیازهای موجود، سطح فناوری قابل دسترس، زمان، مدیریت
در نهایت معتقدند تعریف ارائه شده توسط دكتر شمس اجمر در جلسه پیش، با اعمال برخی تغییرات از جمله لحاظ كردن قید توسعه ملی، میتواند به مثابه تعریفی جامع در باب تعریف منبع ملی قلمداد شود:
«منابع ملی عبارتند از ورودیهای قابل دسترس و پایه به نظامهای فكری، تولیدی و خدماتی كه قادر به ایجاد ارزش افزوده بوده و طی فرایندهایی بتوانند در راستای تأمین و ارتقاء توسعه ملی به كار گرفته شوند.»
نقد و بررسی(۱)
در نقد و بررسی تعریف فوق، به موارد زیر اشاره شد:
– منابع ملی لزوما با توسعه ملی همراه نمیباشد؛ به بیان دقیقتر، می توان از منابع ملی بر ضد توسعه ملی هم استفاده كرد. در این صورت طرح این سوألات منطقی به نظر می رسد:
۱٫اگر منبعی در جهت اهدافی غیر از توسعه و اساسا بر ضد توسعه ملی به كار گرفته شود، آیا منبع ملی قلمداد نمیشود؟
۲٫آیا منابع فی نفسه، منبع محسوب می شوند و یا موجودیت یك منبع منوط به ایجاد ارزش افزوده در راستای توسعه خواهد بود؟(دیوسالار)
۱٫۲٫ تعریف دكتر فرهادی نیا
«منابع ملی كلیه منابع محسوس و نامحسوسی هستند كه در اثر مدیریت می تواند باعث حركت و ارتقاء مؤلفه های مثبت ملی شوند. اهم مؤلفههای ملی عبارتند از ساختارهای ملی، توان علمی و تكنولوژیك ملی، سرمایه اجتماعی و غیره بنابراین با تعریف فوق، از مجموع منابع در محدوده آگاهی و توان بهره برداری ما، منابعی مورد نظر هستند كه در راستای بهرهبردای برای توسعه ملی قرار می گیرند. به عبارت دیگر، منابع باید متناسب با موضوع مصرف كننده آن تعریف شوند.»
از میلیاردها میلیارد منابع محسوس و نامحسوس در كره زمین و كهكشان ها فقط منابعی برای ما موضوعیت دارند كه در محدوده آگاهی علمی و توان بهره برداری(در دسترس بودن) ما باشند. البته سطح آگاهی های بشر در حال رشد است و در طول هر قرن یا هر چند دهه منابع جدیدی را به بشر معرفی می كند اما بشر برای رشد و توسعه خود فقط می تواند بر روی منابع معلوم و شناخته شده برنامه ریزی كند.
در شكل زیر نیز سعی می شود با تأكید بر عامل مدیریت، رابطه منابع ملی و توسعه ملی نشان داده شود:
نقد و بررسی(۲):
در نقد و بررسی تعریف فوق، به موارد زیر اشاره شد:
-در جلسه پیش به چند شرط منطقی یك تعریف خوب اشاره شد كه به نظر می رسد در این تعریف رعایت نشده است:
۱٫دور نبودن تعریف: در منابع ملی از مفهوم منابع استفاده شده است و لذا تعریف به دور است.
۲٫اجلی نبودن اجزاء و گزارههای تعریف: اجزاء گزاره “مولفه های مثبت ملی” شفاف نیست و می تواند مورد تفسیر های متفاوتی قرار گیرد و بدین گونه چندگانگی بیشتری در سطح مفهوم ایجاد می نماید.(شمس احمر)
-در این تعریف مفهوم مدیریت با پیش فرض مثبت به كار گرفته شده است، در حالی كه هر دخل و تصرفی چه مطلوب و چه غیرمطلوب، می تواند مدیریت تلقی شود. در نتیجه لازم است نوع مدیریت مورد نظر به نحوی شفاف بیان شود. .(شمس احمر)
-در این تعریف با غلبه نگاه سیستمی، ارزش منابع منوط به ارتقاء نرخ توسعه شده است.در حالی كه ضرورتا اینگونه نیست یعنی می توانیم حالتی را متصور شویم كه در نظام اجتماعی كه با بحران مشروعیت و بحران هویت مواجه است، منبعی چون اعتماد ملی نه در جهت توسعه، بلكه در جهت تأمین اهداف دیگری به كار گرفته شود. بحث از منابع همواره در ارتباط با توسعه مطرح بوده است اما مسئله آن است خواسته یا ناخواسته در این مسیر، به بهره برداری و استفاده بی رویه از منابع نیز خواهیم رسید چرا كه گمانمان بر آن است كه استفاده بیشتر از منابع به توسعه بیشتر می انجامد. در این ارتباط توجه به دو نكته زیر ضروری می نماید:
۱٫در تعریف منابع و نقش آنها در فرایند توسعه لازم است به بحث عدالت و انصاف نیز توجه شود. ضرورت این توجه با در نظر گرفتن این واقعیت دو چندان خواهد شد كه امروزه شاهدیم كه بخش عمده ای از غارت منابع ملی ناشی از غفلت از همین دو اصل است.
۲٫بحث دیگری كه لازم است در تعریف نسبت منابع و توسعه مورد توجه قرار گیرد، توجه به مزیت های هر كشور و نقشی است كه متناسب با آن، می تواند در بازار جهانی برعهده گیرد. بی تردید بی توجهی به این اصل مهم نه تنها به توسعه نمی انجامد بلكه منابع ملی هر كشور را به هدر خواهد برد.(ناظری)
-در تعریف منابع ملی لازم است به ملی بودن منابع توجه خاص شود. در حالی كه به نظر می رسد تعاریف موجود فاقد این قید هستند. (جعفری)
-نكته دیگر آنكه در تعریف دكتر فرهادینیا، دامنه تعریف منابع محدود به منابعی است كه در دایره شناخت و دانش بشر قرار دارند، در حالی كه این شرط لزوما شرط مناسبی برای تعریف منبع ملی به شمار نمیآید اگر چه میتواند شرطی جهت تعریف موجودی منابع ملی تلقی شود. نكته دیگر آن است كه منابع ملی از توانایی بالقوه ای جهت بهره برداری در راستای توسعه برخوردارند در حالی كه تعریف منابع صرفا در ارتباط با توسعه، این منابع را فی نفسه فاقد ارزش منبعی می داند در حالی كه منابع فی نفسه منبع به شمار می آیند.(جعفری)
-منوط نمودن ماهیت منابع ملی به بهره برداری های قابل انجام از آن تداعی گر نوعی رویکرد فلسفی ماهیت شناسانه خاص به موضوع است. (دیوسالار)
۱٫۳٫ تعریف آقای دیوسالار
«منابع ملی شامل تمامی داشته ها و ظرفیت های بالقوه در اختیار یک ملت و سازنده توان ملی هستند که از شرایط مبدل شدن به ظرفیت های بالفعل و تولید قدرت در راستای رشد و توسعه برخوردارند. .»
منابع ملی عناصر اصلی سازنده توان ملی محسوب می شوند. جنس این عناصر بالقوه و نوعا بدون اثری مشخص است. منابع ملی از طریق راهبردها و فرایندهای واسط تبدیل به ظرفیت های بالفعل شده و مودی اثر می گردند. منابع ملی در دو گروه عمده محسوس (سخت و فیزیکی) و نامحسوس (نرم) دسته بندی می شوند.در شكل زیر نیز سعی می شود رابطه میان مفاهیم فوق به تصویر كشیده شود:
نقد و بررسی ۳:
-كلمات زائد در این تعریف به چشم می خورد: داشته ها و ظرفیت های بالقوه در واقع همان ورودی پایه است. سعی در برقراری ارتباط میان عناصر بی ارتباط از هم شده است: قدرت و توسعه لزوما هم داستان نیستند. در حالی كه توسعه همواره در جهت افزایش قدرت ملی می انجامد در حالی كه قدرت ملی لزوما به توسعه نمی انجامد. تبدیل منابع از قوه به فعل در واقع همان توسعه است یعنی از تعریف منابع به تعریف توسعه وارد شده است.(داعی نژاد)
-در این تعریف نیز منابع ملی فی نفسه منبع به شمار نمی آیند بلكه از آن جهت منبع به شمار می آیند كه در جهت ایجاد قدرت ملی به كار گرفته شوند.(جوانمردی)
-لازم است به تفكیك قدرت و اقتدار (قدرت مشروع) نیز توجه شود. به نظر می رسد آنچه كه بیشتر در این تعریف مورد نظر بوده است، مفهوم اقتدار است.(ناظری)
– این تعریف با نگاه استراتژیك و با غلبه حوزه سیاسی بر دیگر حوزه ها ارائه شده است. به بحث قدرت اشاره شده است البته سنجش این مفهوم اندكی دشوار است و معمولا سعی می شود با شناخت مولفه های توسعه پایدار در حوزه های مختلف، برآوردی از میزان قدرتمندی یك كشور خاص داشت. در مجموع می توان این ارزیابی را داشت كه در كنار تعریف منبع ملی، مفاهیم دیگری نیز به تعریف افزوده شده است. (شمس احمر)
– در این تعریف منابع ملی تمامی داشته ها و ظرفیت های بالقوه در اختیار یک ملت تعبیر شده است. لازم است شفاف شود كه آیا این اختیار ناشی از مالكیت منابع است یا ناشی از مدیریت آنها.(ناظری)
-یكی از شروط تعریف یعنی اجلی بودن تعریف، رعایت نشده است. مفاهیمی چون توان ملی، اقتدار نیاز به تعریف دارند. (شمس احمر)
-درجه تکرارپذیری عناصر مورد استفاده در تعریف بالا است، بطوریکه واژگان متعددی در تعریف به کار رفته اند که خود نیاز به تعریف دارند. (جعفری)
۱٫۴٫ تعریف خانم میراحسنی
ایشان معتقدند كه اگر منابع را زیر عنوان سرمایه قرار دهیم، می توانیم از منابع سخن به میان آوریم. سرمایه را نیز می توان به سه دسته سرمایه طبیعی، سرمایه تولیدی، سرمایه غیرملموس تقسیم نمود. میان این سه قسم روابط تعریف شدهای برقرار است. آنچه كه در این مدل از اهمیت برخوردار است، رسیدن به تركیبی مطلوبی از منابع یا همان ثروت ها است. با این نگاه، لازم است ارزیابی از سهم هر یك از سرمایه ها در سبد منابع ما صورت گیرد و سپس ترکیب بهینه ای که می تواند رهنمون گر به سوی توسعه باشد مشخص شود. در این نگاه، توسعه به معنای مدیریت تغییر تركیب ثروت یا منابع در سطح ملی است. در این رویكرد هر عنصری كه تولید ارزش افزوده نماید، منبع تلقی می شود. از میان منابع موجود نیز سرمایه غیرملموس در تعیین وضعیت توسعه یافتگی بسیار تأثیرگذار است.(دیوسالار)
در ادامه جلسه هر یك از افراد، مولفه های جدول مقایسه ای را بر مبنای تعریف خود به شكل زیر تكمیل نمودند:
ارائه دهنده |
مولفه كلیدی یا شاخص پایه |
دامنه و حوزه تعریف |
نوع تعریف |
فرایند پردازش |
رویكرد |
شمس احمر |
ارزش افزوده |
نظام های تولیدی و خدماتی |
به غایت |
فراحوزه ای |
سیستمی |
فرهادی نیا |
ارتقاء مولفه های مثبت ملی |
محسوس و نامحسوس |
به غایت |
مدیریت |
سیستمی |
داعی نژاد |
ارزش افزوده/ قابل دسترس بودن |
نظام های فكری، تولیدی و خدماتی |
به غایت |
فراحوزه ای |
سیستمی |
دیوسالار |
منافع ملی و تولید قدرت |
ظرفیت ها و داشته های بالقوه |
به غایت |
سازنده توان ملی/ فراحوزه ای |
استراتژیك/ سیاسی |
میراحسنی |
ارزش افزوده |
سرمایه و ثروت |
به غایت |
مدیریت تغییر به سوی ترکیب بهینه منابع |
اقتصادی |
ناظری |
|
|
|
|
|
جعفری |
|
|
|
|
|
جمع بندی جلسه:
-با تعاریف موجود و تعاریفی كه توسط اعضاء جدید كارگروه افزوده می شوند، هر یك از اعضاء سعی كنند تا هفته آینده به جمع بندی از مجموعه تعاریف دست یابند و آن جمع بندی مورد نقد و نظر قرار گیرد.
– سند تهیه شده توسط آقای دكتر شمس احمر در اختیار اعضاء قرار گیرد و هر یك از اعضاء نظرات تكمیلی خود را ارائه نمایند.