دکتر صادق زیبا کلام استاد برجسته دانشگاه تهران، دیگر اندیشمندی بود که در خصوص مسائل توسعه ایران و در راستای تدیون مجموعه «تفکر ایرانی توسعه» با عبدالرسول دیوسالار و مهرداد ناظری به گفت و گو نشست. دکتر زیباکلام معتقد است که توسعه به شدت امری عینی و زمینی است و نیازی به طرح مباحث پیچیده فلسفی و علمی درخصوص آن نیست. وی می گوید توسعه تنها یک راه اصلی دارد که هر تلاش و کوششی به غیر از این راه به شکست می انجامد و فاجعه به بار می آورد؛ و این همان راه آدام اسمیت است. راه آدام اسمیت دو ویژگی اصلی دارد، یعنی اقتصاد بازار و عدم مدیریت دولت. زیباکلام در دفاع از چرایی انتخاب اندیشه اسمیت به عنوان تنها راهکار عملی توسعه می گوید «مگر شما مدل موفق دیگری را سراغ دارید؟ کدام مدل بوده است که به غیر از ادعا، واقعا توانسته باشد موفق بوده و جایگرین این مدل گردد». این استاد دانشگاه تهران علت موفقیت مدل توسعه اسمیت را نداشتن پیش فرض های ایدئولوژیک می داند و معتقد است در این مدل با بروز هرگونه بحرانی به عقل و اندیشه رجوع می شود و چون هیچ تعریف از پیش تعیین شده ای وجود ندارد لذا با چالش ها به صورت عقلانی رفتار شده و به همین دلیل می تواند بحران های گوناگون را مدیریت کند. زیباکلام در عین حال ایرادات موجود در مدل اقتصاد بازار را می پذیرد ولی مدعی است که ویژگی عقل گرایی سبب می شود این مدل بتواند به راحتی بحرانهای مختلف را پشت سر بگذارد. به باور این اندیشمندایرانی، مهمترین ویژگی و توان بالقوه الگوی آدام اسمیت، توانایی بالقوه اش در حل بحرانها است.
نویسنده کتاب سنت و مدرنیته در بخش دیگری از این گفتگو، مدعی شد که اساسا الگوی آدام اسمیت هیچ گاه در ایران اجرا نشد. زیباکلام در بحث از نقش بافت و زمینه در طراحی مدل توسعه یادآور می شود که بافت هیچ نقشی در انتخاب یا عدم انتخاب الگوی اسمیت ندارد. یعنی در هر حال این الگویی ثابت و فراگیر است و به تعبیر وی مثال آنتی بیوتیکی است که چه برای فرد ایرانی با یک تاریخ ویژه و چه برای فرد سوئیسی با تاریخ خاص خود یکسان و ضروری است. زیباکلام معتقد است در هر فرهنگی از ترک، هندی، آمریکایی، برزیلی و دیگران که نگاه کنید، الگوی اقتصاد بازار با وجود زمینه ها و بافت های مختلف عامل و سبب ساز تغییر مثبت و نجات بخش بوده است. در پایان زیباکلام تاکید می کند که به جای نظریه پردازی در باب توسعه باید به سراغ بررسی موانع توسعه ایران رفت.
نویسنده کتاب سنت و مدرنیته در بخش دیگری از این گفتگو، مدعی شد که اساسا الگوی آدام اسمیت هیچ گاه در ایران اجرا نشد. زیباکلام در بحث از نقش بافت و زمینه در طراحی مدل توسعه یادآور می شود که بافت هیچ نقشی در انتخاب یا عدم انتخاب الگوی اسمیت ندارد. یعنی در هر حال این الگویی ثابت و فراگیر است و به تعبیر وی مثال آنتی بیوتیکی است که چه برای فرد ایرانی با یک تاریخ ویژه و چه برای فرد سوئیسی با تاریخ خاص خود یکسان و ضروری است. زیباکلام معتقد است در هر فرهنگی از ترک، هندی، آمریکایی، برزیلی و دیگران که نگاه کنید، الگوی اقتصاد بازار با وجود زمینه ها و بافت های مختلف عامل و سبب ساز تغییر مثبت و نجات بخش بوده است. در پایان زیباکلام تاکید می کند که به جای نظریه پردازی در باب توسعه باید به سراغ بررسی موانع توسعه ایران رفت.