آیا اعتبارات مالی خرد کلید کارآفرینی در روستا است؟
ایجاد صندوق کارآفرینی روستای سفلی در ذیل موضوع تأمین اعتبارات خرد قرار میگیرد؛ راهکاری جهت از بین بردن فقر که نخستین بار توسط محمد یونس و با تأسیس گرامین بانک در کشور بنگلادش به آزمون گذاشته شد. این بانک در سال ۱۹۷۶ با چهل و دو نفر از روستاییان و با سرمایهای اندک کار خود را آغاز کرد. ارزیابیها نشان میدهد سهام گرامین بانک، پس از گذشت نزدیک به سی سال از فعالیتاش، در سال ۱۹۹۷ در حدود ۲۶۰ میلیون دلار بوده است و بیش از ۳/۲ میلیون نفر عضو داشت. مدل گرامین بانک امروزه به عنوان موثرترین و فراگیرترین روش مبارزه با فقر در جهان از سوی سازمان ملل شناخته شده است به طوری که این سازمان، سال ۲۰۰۵ را به عنوان سال بینالمللی اعتبارات خرد نامگذاری کرد و حمایتهای گستردهای از طرحهای مبتنی بر این مدل در کشورهای جهان سوم ارائه داد. تأکید بر آموزش پس از اعطای وام، تشکیل گروههای وامگیرندگان، اعطای سهام بانک به وامگیرندگان و اهمیت فراوان به زنان از جمله عوامل موفقیت گرامین بانک بود.
علی رغم نتایج مثبتی که اجرای مدل گرامین بانک در ایجاد اشتغال و فقرزدایی در کشورهایی چون مالزی، هندوستان، نپال و کشور آفریقایی بنین به بار آورده است، این مدل در معرض انتقاداتی نیز قرار گرفته است. به طور مثال، برخی از جمله میلفورد بِیتمن ایده اعتبارات خرد را ایدهای شکست خورده میدانند. بِیتمن نشانۀ شکست اعتباراتِخُرد را در این میداند که افراد کمبضاعت دیگر از وامهای خرد برای سرمایهگذاری در بنگاههای درآمدزا استفاده نمیکنند، بلکه از اعتباراتِخُرد صرفاً در جهت اطمینان خاطر از تأمین زندگیِ روزمرهشان استفاده میکنند. در عمل، آنها بیش از پیش خردهوامهای بزرگتر و بزرگتری میگیرند تا صرفاً زنده بمانند و گذران زندگی کنند و در اغلب اوقات تعداد این وامها بیش از یک عدد است. در برخی موارد، آنها خردهوامهای جدید را صرفاً برای بازپرداخت اقساطِ وامهای قبلی میگیرند. در نتیجه، بدهکاری شدید فردی در کشورهایِ در حال توسعه، که شمارشان هم در حال افزایش است، رفته رفته به سطوح تکاندهندهای رسیده است. در نظر ِ بِیتمن، صنعت جهانیِ اعتباراتِخُرد برای انبوه مشتریانش به جز گرفتار کردن آنها در ورطۀ بدهیهای سنگین و فقرِ چاره ناپذیر، دستاوردی نداشته است. شاید این وضعیت، مقصود اصلی و ابتداییِ مروجین اعتباراتِخُرد نبوده باشد، اما به هر حال، این چیزی است که اتفاق افتاده است. ِیتمن علت شکست اعتباراتِخُرد را در واقع بر اصول مفروضهای دور از دسترس و غلط میداند که این ایده بر آنها مبتنی است؛ از جمله این فرض غلط که افراد کمبضاعت، به ویژه زنان، میتوانند به راحتی یک بنگاهِ خردِ غیررسمی ایجاد کنند تا بدین طریق اقلام ساده یا خدمات را به دیگر افراد کمبضاعت در همان جامعه بفروشند. بِیتمن معتقد است یونس راجع به این مسئله دچار اشتباه بزرگی شده بود و او را قربانی توهمی در تاریخ اقتصاد میداند که مدتها پیش نادرستیاش اثبات شده بود؛ چیزی که به «قوانین سِی» مشهور بود. این همان ایدۀ نادرستی است که میگوید «عرضه، تقاضای مختص به خودش را به وجود میآورد». همانطور که آلیس آمسدِن، اقتصاددان سیاسیِ فقید تشریح میکند، مشکل کشورهای در حال توسعه تأمین اقلام سادهای نیست که فقرا برای زنده ماندن به آنها احتیاج دارند. در عوض مشکل این کشورها فقدان مطلق تقاضای محلی، یا قدرت خریدی است که درواقع برای خرید اقلام مورد نیاز لازم است.
اشارات فوق واحد پژوهش کارگاه توسعه ایران را بر آن داشت پیش از اجرای طرح صندوق کارآفرینی در روستا، ضمن بررسی جوانب موضوع تأمین اعتبارات خرد، احتیاطهای ضروری جهت اجرای موفق آن را رصد کند. با توجه به تجربه اجرای طرح در مناطق مختلف کشور به ویژه مناطق روستایی، به نظر میرسد یکی از روشها، بهرهگیری از این تجربیات موجود باشد. از اینرو، ضمن کسب نظر اساتید و کارشناسان این حوزه، سعی کردیم با طرح این موضوع در گروه تلگرامی شورای همیاران توسعه محلی که متشکل از سمن¬ها و گروههای فعال در زمینه توسعه محلی است، درس آموختههایشان در این موضوع را شناسایی کنیم و از این طریق بتوانیم به مدل مناسب و کارآمدتری جهت تأمین اعتبارات خرد در روستای سفلی دست یابیم.
ندای_دانش،_پیام_کاوش_شماره_۱۰_اعتبارا