بایستههای حکمرانی ایران در نظام جهانی در حال گذار
یادداشت رضا مجیدزاده
پژوهشگر اقتصادسیاسی توسعه و مدیر کارگروه سیمرغ توسعه
پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سابق در دهه 1990، جهان وارد دورهای از رقابتهای شبکهای شده است و رقابت دوقطبی ایدئولوژیک بین اردوگاه کاپیتالیسم و کمونیسم جای خود را به ائتلافسازی اقتصادی-سیاسی داده است؛ راهبردگزینی سیاست داخلی و خارجی در این دوران جدید، بر محور واقعیت میچرخد تا بین پذیرش ریسکهای سیاسی و پیگیری منافع و منابع اقتصادی-اجتماعی حاصل از آن، توازن معقولی را برقرار سازد. در یک سوی، کشورهایی مانند چین قرار دارند که نمایه ریسک سیاسی بینالمللی خود را بر حداقلسازی ریسک تنش در عین حداکثرسازی ریسک شبکهسازی با طیف متنوعی از کشورها دنبال میکنند تا منافع اقتصادی حاصل از آن، یعنی رواج فناوری و کالاهای چینی در جهان، «راهبرد ساختچین 2025»، برای آنها محقق شود؛ ایالات متحده نیز از ریسکهای سیاسی به شکل تنش و جنگ مستقیم، فاصله گرفته است و خروج نیروهای نظامی این کشور از افغانستان، این نکته را برجسته کرد؛ حتی جنگ تجاری این کشور با چین و اتحادیه اروپا نیز نشان داد که نمایه ریسکسیاسی-منفعت اقتصادی این کشور به سمت منفعتیابی مبتنی بر کمترین ریسک سیاسی، گرویده است.
ادامه یادداشت