وقتی سخن از سیمرغ توسعه به میان می‌آید، منظور یک نماد نیست بلکه تاکید روی کلیدهایی است که توسعه را به پیش می‌برد؛ هماهنگی، همکاری و اطمینان. اطمینان از اینکه منابع بر اساس خرد جمعی و با هدف بهینگی تخصیص پیدا می‌کند، فعالیت‌های مکمل، هم‌افزا می‌شود و همکاری‌، فرایند توسعه را پیش می‌برد. دانایی در قوه مقطعی سیمرغ، منابع را درک می‌کند و اگر ساختار حکمرانی، موانع مسیر را برداشته باشد و زور و تبعیضی در کار نباشد آنگاه نتیجه، تخصیص بهینه منابع است. درست همانند اتفاقی که 2هزار سال پیش افتاد و مردمان سیستان تهدید بادهای سیستان را به فرصت توسعه پدیداری فناورانه به اسم آسباد (آسیای بادی) تبدیل کردند که برای هزاران سال، انرژی باد را در مهارشان در آورده بود و حتی در آسبادهای غربی و موتورهای اولیه نیز الهام‌بخش بود.

همین حکایت برای مصرف مازوت در نیروگاه‌ها و آلودگی هوا نیز صادق است. 15 سال پیش سخن از این بود که پهنه جغرافیایی ایران که بسیار مستعدتر از کشورهایی مانند انگلستان در جذب آفتاب است، مجهز به پنل‌های خورشیدی شود تا برخی نیازهای برق بر این اساس تامین شود. اما تمام آن سخن به چند نیروگاه در چند نقطه کشور محدود شد در حالی که با بودجه‌های تخصیصی به نهادهایی که نقشی در گشایش دسترسی به حقوق مالکیت یا بهبود ارایه کالاهای عمومی ندارند، می‌شد درمسیر توسعه انرژی‌های نوین قرار گرفت؛ مسیری که بسیاری از کشورها پیشتر در آن گام برداشته و موفق شده‌اند. و این داستان، همچنان ادامه دارد…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *